منحنی مشخصه رطوبتی خاک به عنوان یکی از ویژگی های مهم هیدرولیکی خاک، در مدل سازی جریان آب و انتقال توأمان آب و املاح در بخش غیر اشباع خاک کاربرد دارد. اندازه گیری مستقیم منحنی های نگه داشت آب در خاک دشوار، زمان-بر و پرهزینه می باشد؛ بدین منظور محققین روش هایی غیر مستقیم همچون مدل های تجربی و توابعی انتقالی را برای تخمین منحنی رطوبتی خاک پیشنهاد کرده اند. در این پژوهش، کارایی مدل فرکتالی تایلر و ویت کرافت (1990) برای تخمین منحنی مشخصه رطوبتی شش نوع کلاس بافتی خاک، مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصل از آن با مدل های تجربی بروکس و کوری (1964)، کمپل (1974) و مدل ون گنوختن (1980) نیز مقایسه شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل تجربی بروکس و کوری (1964) و مدل فرکتالی تایلر و ویت کرافت (1990) بهترین تخمین را از منحنی مشخصه رطوبتی خاک های دارای کلاسی بافتی مختلف ارائه کردند. نتایج همچنین نشان داد، مدل کمپل (1974) درمقایسه با دیگر مدل ها در پیش بینی منحنی مشخصه رطوبتی خاک دارای دقت کمتری بوده و تنها برای خاک های درشت بافت کارایی بالایی دارد.