پژوهش پیش رو با هدف بررسی پاسخ مازودار (.Quercus infectoria Oliv) به گلازنی انجام شد. یک توده کمتردست خورده (1/4 هکتاری) و یک توده گلازنی شده (1/7 هکتاری) در روستای یعقوب آباد شهرستان بانه در استان کردستان انتخاب شدند. در هرکدام از توده های انتخاب شده، پنج قطعه نمونه مستطیلی شکل به ابعاد 30×20 متر به صورت تصادفی برداشت شدند. در داخل قطعات نمونه، برای همه درختان با قطر برابر سینه مساوی و بیشتر از پنج سانتی متر، نام گونه ثبت شد و قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع تنه و دو قطر بزرگ و کوچک تاج اندازه گیری شدند. برای بررسی رویش قطری، در هر توده، 18 اصله درخت مازودار با مبدأ رویشی شاخه زاد به صورت تصادفی به عنوان درختان نمونه انتخاب شدند و از هرکدام در ارتفاع 50 سانتی متری تنه با استفاده از مته سال سنج، یک جفت نمونه رویشی در دو جهت عمود برهم برداشت شد. در نمونه های رویشی، رویش جاری سالانه شعاعی اندازه گیری شد. رویش قطری نیز محاسبه شد و سپس میانگین رویش قطری در بازه زمانی 1362 تا 1388 برآورد شد و درصد رویش قطری نیز در طبقات قطری هم نام تعیین شد. نتایج نشان داد که میانگین نمایه های زیست سنجی (قطر، ارتفاع کل، ارتفاع تنه، ارتفاع تاج و سطح تاج) درختان مازودار در توده کمتردست خورده از توده گلازنی شده بیشتر بود و اختلاف بین آنها معنی دار بود. میانگین رویش قطری درختان مازودار در توده گلازنی شده (2/08میلی متر در سال) از توده کمتردست خورده (1/32 میلی متر در سال) بیشتر بود و اختلاف رویش در بازه زمانی مورد بررسی و درصد رویش قطری در طبقات قطری معنی دار بود.