روستا کوچکترین واحد سیاسی و اجتماعی در تقسیمات کشوری محسوب می شود و بدیهی است این واحد اجتماعی (روستا) به لحاظ وجود مناسبات اجتماعی، اقتصادی و پایبند بودن افراد به قوانین عرفی و مدنی نمی تواند از تشکیلات سازمان مدیریتی بی نیاز باشد. هدف از بررسی پژوهش حاضر واکاوی تجربه دهیاران در توسعه اجتماعات محلی (مورد مطالعه: اجتماعات محلی بخش مرکزی کامیاران) می باشد که از رویکرد تحلیل روایت به عنوان رویکرد عمده و اصلی روش تحقیق کیفی و نیز جهت گردآوری داده ها با تکیه بر فنون مشاهده مشارکتی، و مصاحبه های عمیق استفاده می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمرکززدایی نقش ها و وظایف نهادهای دولتی همراه با نقش پذیری اجتماعات و مردم روستایی برای بسیج منابع طبیعی، انسانی و اجتماعی در نیل به توسعه روستایی بهترین شیوه مدیریت روستایی است.