این مطالعه با هدف شناسایی باورهای مشترک انضباطی اعضای ذینفع جامعه یک مدرسه (مسؤلان مدرسه، دبیران، والدین و دانش آموزان) انجام گرفت. با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری و با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختمند، دیدگاه اعضای جامعه مدرسه یک دبیرستان پسرانه شهر سنندج جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. روش نمونه گیری در این پژوهش گلوله برفی و بر مبنای قاعده اشباع نظری بود که بر همین مبنا 29 مصاحبه به عمل آمد. از نتایج تحلیل ها چهار مقوله کلی ذیل احصاء شد: مشکلات محتوایی آئین نامه انضباطی، عدم تناسب آئین نامه انضباطی با زمینه، توجه به بعد عاطفی و روانی در برخورد انضباطی و شاخصهای اجتماعی، رفتاری و اخلاقی در مسایل انضباطی. مؤلفه ها بدست آمده جمع بندی باورهای مشترک اعضای جامعه مدرسه بودند. مؤلفه ها را می توان در دو دیدگاه ساختاری-تدوینی و اجرایی قرار داد. نتایج حاکی از آن بود که مشارکت کنندگان خواهان آنند که برنامه ریزی های آموزشی و تدوین آئین نامه انضباطی از نظرات اعضای جامعه مدرسه بهره گرفته شود. مسؤلان مدرسه و معلمان در اجرای آئین نامه های انضباطی به ویژگی های اخلاقی، عاطفی و رفتاری دانش آموزان توجه ویژه کنند و شیوه ای منعطف را بکارگیرند