1403/02/10
خلیل غلامی

خلیل غلامی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 36145998200
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: سنندج- بلوار پاسداران- دانشگاه کردستان- دانشکده علوم انسانی و اجتماعی -گروه علوم تربیتی- کد پستی 6617715175
تلفن: شماره داخلی: 2352

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی نگرش والدین و دانش آموزان دوره متوسطه به تدریس خصوصی تکمیلی و رابطه آن با میزان هزینه های خانواده ها: مطالعه ای موردی شهر اهواز
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
تدریس خصوصی
سال 1390
پژوهشگران سید علی نژاد موسوی(دانشجو)، ناصر شیربگی(استاد راهنما)، خلیل غلامی(استاد مشاور)

چکیده

تدریس خصوصی تکمیلی ممکن است دارای تأثیرات مثبت و منفی باشد. از جمله تأثیرات مثبت تدریس خصوصی تکمیلی می توان بهبود یادگیری دانش آموزان، فراهم کردن فعالیت های سازنده برای آنان در ساعات خارج از مدرسه و تأمین درآمد برای معلمان و اشتغال به کار برای بعضی از افراد را ذکر کرد. اما تأثیرات منفی احتمالی تدریس خصوصی تکمیلی که باید مورد توجه برنامه ریزان آموزشی قرار گیرند عبارتند از: اختلال در برنامه های درسی رسمی، فشار روی دانش آموزان کم سن و سال، تشدید نابرابری های اجتماعی و سؤ استفاده معلمان از دانش آموزان. مورد اخیر مخصوصاً در موقعیتی که معلمان رسمی بعد از ساعات مدرسه زمینه تدریس خصوصی تکمیلی در قبال پول را برای شاگردان خود فراهم می کنند، رخ می دهد. این مسأله در بدترین وضعیت به صورت نوعی رشوه درمی آید که در آن، معلمان در ساعت رسمی، فقط نیمی از برنامه درسی را ارائه می کنند و سپس از دانش آموزان می خواهند که برای نیم دیگر در کلاس خصوصی شرکت کنند و حق الزحمه آن را پرداخت کنند (بری، 1999،2003؛ ایرسون، 2004). با توجه به اینکه هدف اصلی آموزش و پرورش این است که تمام دانش آموزان از آموزش یکسانی برخوردار شوند و تفاوتی بین آن ها نباشد تدریس خصوصی تکمیلی هزاران نفر را به کار گرفته، هزینه های زیادی صرف آن می شود. همچنین وقت زیادی را از معلمان و دانش آموزان می گیرد (بری، 1999، 2008؛ داربی، 2009). خانواده های ثروتمند بیشتر از خانواده های فقیر از تدریس خصوصی تکمیلی استفاده می کنند (برکم، 2004؛ سمیر، 2006؛ واتسون، 2008) و با توجه به اینکه تدریس خصوصی تکمیلی احتمالاً پیشرفت تحصیلی را بهبود می بخشد (سمیر، 2006؛ بری، 2003) موجب نابرابری اجتماعی و آموزشی می شود (برای،1999؛ واتسون، 2008؛ ژانواری، 2010).