یکی از ویژگی های جهان معاصر شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای بزرگ و کوچک است.تا سال 1900، از هر هشت نفر فقط یک نفر در مناطق شهری زندگی می کرده است. اما اکنون در اوایل قرن بیست و یکم بیش از نیمی از جمعیت جهان شهرنشین شده است که دو سوم آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند(UN-Habitat,2005).رشد شتابان شهرنشینی و گسترش فعالیت های صنعتی، ظرفیت زیرساخت های شهری را کاهش و ضایعات زیست محیطی را افزایش داده است. با تشدید فعالیت های آلوده کننده در دهه های 1950و1960 مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصمیم به برگزاری کنفرانس بین المللی محیط زیست گرفت.به دنبال آن، اولین کنفرانس جهانی در ژوئن 1972 در استکهلم برگزار شد، که در آن وابستگی انسان به محیط زیست و کاهش آلودگی به عنوان رهیافت توسعه پایدار مطرح شد(WCED ,1987).علاوه بر این کنفرانس، کنفرانس های دیگری نیز در دهه های 70،80 و 90 قرن بیستم و نیز دهه آغازین قرن بیست و یکم برگزار شد که همگی آنها به محملی برای شکل گیری چارچوب فکری توسعه پایدار تبدیل شدند. شهر سنندج به عنوان مرکز استان کردستان، یکی از شهرهای مهم این استان بوده و در دهه های اخیر شاهد موج های عظیم مهاجرت از روستاها به داخل شهر بوده است.مشکل مهاجرت و همچنین مشکلات دیگری مانند ازدیاد خودرو ،گسترش بی رویه ی شهر و از بین رفتن مواهب طبیعی اطراف شهر همچون مزارع و باغات، ادغام روستاها و گسترش سکونت گاه های خودرو و ... باعث شده است تا این شهر روز به روز رو به ناپایداری حرکت کند. با توجه به اینکه شهر سیستمی است متشکل از زیر سیستم های مختلف که پایداری و یا ناپایداری هر کدام از این زیر سیستم ها می تواند نقش بسزایی در ناپایداری یا پایداری کل شهر داشته باشد؛ در این تحقیق سعی می شود تا با بهره گیری از مدل جاپای بوم شناختی سطح پایداری در دو محله شهر سنندج به عنوان نمونه مورد سنجش قرار گیرد.بدین منظور دو محله از شهر سنندج یکی از بافت قدیم(محله قطارچیان) و یکی از محلات جدید(محله ظفریه) انتخاب شده است.انتخاب محلات قدیم و جدید علاوه بر این که می تواند نقش پایداری و یا عدم پایداری محلات شهری به عنوان یکی از زیرسیستم های شهری در پایداری و یا ناپایداری شهر را مشخص سازد، راهکار مناسبی نیز برای مقایسه سطح پایداری در محلات قدیم و جدید شهری و اندیشیدن تدابیر مناسب برای افزای