انسانها در زندگی روزمره خود با دوراهیهای اخلاقی زیادی روبهرو میشوند که ناچارند براساس دیدگاههای اخلاقی خود دست به انتخاب بزنند و با پیامد تصمیمات خود نیز روبهرو شوند. مدیران زن مدارس درمحیط کاری و زندگی شخصی با وجود گرانباری نقشهای متفاوتی که دارند، با تعارضهای نقش و دوراهیهای اخلاقی بسیاری دست و پنجه نرم میکنند که گرانباری نقش و گرانباری اخلاقی در موقعیتهای حساس باعث ایجاد تنش و اضطراب فراوانی در آنها میشود. پژوهش حاضر با هدف بررسی انواع دوراهیهای اخلاقی در شرایط گرانباری نقش مدیران زن مدارس و تاثیر آن بر گرانباری نقشهای کاری و خانوادگی به واکاوی تجربه زیسته مدیران زن در این زمینهها میپردازد. میدان پژوهش تمامی مدیران زن شهرستان سقز است که از بین 65 نفر از مدیران زن شهرستان به روش تصادفی غیر هدفمند با 15 نفر مصاحبه شد و تلاش شد تا مشارکتکنندگان در تحقیق، با حداکثر تنوع تجربیات و از همه مقاطع تحصیلی انتخاب شوند. همچنین نمونهگیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داده شد. از نظر هدف، روش پژوهش کاربردی و از نظر ماهیتی یک روش تحقیق کیفی بر اساس روش پدیدار شناسی از نوع تجربه زیسته مدیران زن است. پژوهشگر در گردآوری دادهها از روش مصاحبه محقق ساخته استفاده کرده که با 15 نفر به اشباع نظری رسیده و برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون با استفاده از روش تحلیل هفت مرحلهای کلایزی تجزیه و تحلیل دادهها انجام شد که در نهایت 8 مضمون اصلی، 22 خوشه و 130 کد اولیه به دست آمد. روایی کدهای استخراجشده از مصاحبهها با بررسی شرکتکنندگان مطالعه و نظر افراد صاحبنظر در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و برای فراهمکردن ملاک قابلیت اطمینان و پایایی نیز، فرایند انجام پژوهش در اختیار استاد راهنما و مشاور قرار گرفت، آنها پس از بازبینی فرایند تحقیق، نتایج را مورد تأیید قراردادند. نتایج پژوهش نشان دادکه مدیران زن مدارس با دوراهیهای اخلاقی هستی شناختی، تحمیلی جهانی و دوراهیهای معرفتی روبهرو هستند که از اخلاق وظیفه گرایی، اخلاق نتیجه گرا، اخلاق عدالت و اخلاق معرفت برای حل دوراهیهای اخلاقی بهره میبرند. مدیران مدارس در زمینه گرانباری نقشهای خود با تعارض در نقشهای کاری و خانوادگی، فرسودگی شغلی و تداخل نقشهای کاری و خانودگی مواجهه هستند که از طریق مرزبندی وظایف کاری و خانودگی، تجربه و توانایی در انجام وظایفکاری، مدیریت موثر زمان و سبکسازی نقش برای رسیدن به تعادل در نقشهای کاری و خانوادگی استفاده میکنند. مدیران زن مدارس با موانع مدیریتی همچون نگاه فرهنگی جامعه مردسالار به کار خانهداری، تبعیض مدیریتی در میزان حقوق و توجه به نیازهای خاص مدیران زن و اینکه کار خانهداری وظیفه زنان است چون از اهمیت کمی برخوردار است و عدم همراهی خانواه در پیشرفت شغلی زنان مدیر رنج میبرد. به عنوان نتیجه میتوان بیان کرد که توجه و حمایت سازمانهای آموزشی و نهادهای اجتماعی به حقوق زنان علل الخصوص توجه به سبکسازی وظایف خانهداری مدیران زن و لزوم دریافت حمایتهای قانونی، سازمانی و خانوادگی برای مدیران زن میتواند راه را برای پیشرفت بیشتر مدیران زن هموار کند. پژوهش حاضر از جهت پرداختن به بررسی تجربه دوراهیهای مدیریتی و خانوادگی زنان مدیر از نو آوری بالای برخوردار است.