این پژوهش به دنبال شناخت فرایند برساخته شدن آزادی علمی در جامعۀ دانشگاهی ایران بوده و با استفاده از رویکرد کیفی و راهبرد نظریه مبنایی انجامشده است. مشارکتکنندگان 17 نفر از اعضای هیئت علمی با مرتبه دانشیاری به بالا از دانشگاه ها و پژوهشگاههای تابعه وزارت عتف بودند. نمونهگیری هدفمند (و نظری) و با بیشینه تنوع انجام شد. برای جمعآوری داده ها از پروتکل مصاحبه عمیق استفاده شد و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در تحلیل داده ها از رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین استفاده شد .برای اعتباربخشی یافته ها از ملاکهای چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. یافتههای پژوهش مبتنی بر 38 مقولۀ محوری و 13 مقولۀ گزینشی بود که بر اساس رویکرد نظاممند اشتراوس و کوربین در الگوی نهایی جایگذاری شدند. پدیده محوری بهصورت دو هستهای با عنوان «عرف دانشگاهی و سوژه دانشگاهی ناگزیر» نامگذاری شد. عاملان دانشگاهی راهبردهایی مانند «هویت دانشگاهی بازاندیشانه، پیلۀ عافیت و سرمایهگذاری در خود» را برای مواجهه با پدیده محوری برگزیدهاند. برونداد این سازوکار، راهبردها و تعاملات درنهایت به کنشورزی احتیاطی در ساحت دانشگاهی انجامیده است که آن را «آزادی دانشگاهی اضطرابی» نام نهادهایم.