در سال های اخیر، با مهیا شدن پیش نیازهای کنش مشارکتی از جمله تحصیلات و مهارت های حرفه ای، انتظارات اجتماعی و تمایل زنان به حضور در مناصب مدیریتی در سطوح مختلف رشد قابل توجهی به خود گرفته است. زنان حدود نیمی از شاغلین وزارت آموزش و پرورش را تشکیل می دهند. از آنجا که امروزه در نهاد آموزشی مدرسه، زنان عهده دار مدیریت در مدارس دخترانه هستند. تحقیقات گوناگونی در خصوص مدیران آموزشی داخل کشور به عمل آمده که بخشی از این پژوهش ها همواره به زنان اختصاص یافته و نگاه و عملکرد مدیران زن را سنجیده و بر مبنای آن به یافته هایی پژوهشی دست یافته است. ولی تاکنون پژوهشی در خصوص این که کلیت این پژوهش ها چه نیم رخی از مدیریت آموزشی زنان ارایه می دهد انجام نشده است. پژوهش حاضر می کوشد به این نیم رخ مدیریتی دست یابد. بدین منظور از روش فراترکیب، برای بررسی دقیق تر ادبیات موضوع و ترکیب جامع مطالعات انجام شده در نشریات علمی - پژوهشی مدیریت آموزشی کشور که در دهه ی گذشته منتشر شده است، استفاده شده است. در نتیجه ترکیب یافته ها، مفاهیمی چون سبک رهبری، ویژگی های اجرایی، وبژگی های ادراکی و ویژگی های اجتماعی از مقوله ی شایستگی های مدیریتی و ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اختصاصی از مقوله ی شایستگی های فردی شناسایی شدند.
