خلاقیت در یادگیری اغلب به عنوان یک مهارت ضروری برای موفقیت در قرن 21 مطرح می گردد. معلمان هنگامی که با فراگیران چند زبانه و چند فرهنگ با نیازهای مختلف آموزشی و دارای بیشینه های اقتصادی اجتماعی متفاوت در تعامل می باشند، می بایستی در دانش و عمل خود خلاق باشند. در حقیقت تصور یک تدریس موفق که بر مبنا خلاقیت معلم شکل نگرفته باشد دشوار است. بنابراین هدف این پژوهش مطالعه زمینه و ماهیت خلاقیت در تدریس معلمان خلاق در مناطق روستایی بخش موچش بود. در این پژوهش از رویکرد کیفی، استراتژی پدیدارشناسی توصیفی و جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل 8 نفر از معلمان شاغل به تدریس در مناطق روستایی بخش مذکور بودند که براساس سه معیار آموزش و پرورش منطقه موچش مشتمل بر داشتن عملکرد و نتایج کاری درخشان (کارنامه آموزشی موفق)، کسب مقام در الگوهای برتر تدریس و احراز شایستگی حرفه ای و کسب عنوان معلم خلاق با توجه به ارزیابی مدیر مدرسه، همکاران و دانش آموزان، انتخاب گردیدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان بهره گیری از روش نمونه گیری نظری بود. به این ترتیب همزمان با انجام مصاحبه، فرآیند تحلیل مصاحبه ها آغاز و بعد از اشباع نظری، فرآیند انجام مصاحبه ها خاتمه یافت. بنابراین مصاحبه ها تا جایی ادامه یافت که پاسخ جدیدی به سؤالات عمده تحقیق داده نشده و دیگر داده جدیدی در فرآیند گردآوری به دست نیامد. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از مراحل تحلیل داده کلایزی پیروی شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که عوامل مؤثر بر خلاقیت در تدریس معلمان روستایی را می توان در سه دسته کلی که شامل عوامل فردی( تجربه و تحصیلات، علاقه و انگیزه، وجدان کاری) عوامل فرهنگی ( توجه به تفاوت های فرهنگی مناطق مختلف، محدویت های فرهنگی مناطق محروم) و عوامل اداری (ساختار، مدیر مدرسه و همکاران) می شوند، طبقه بندی نمود.