هدف از این پژوهش، بررسی فلسفۀ شخصی اساتید در زمینه تربیت دینی است. برای نیل به این هدف، از رویکرد کیفی مبتنی بر مطالعۀ نمودنگارانه استفاده شد. شرکت کنندگان در تحقیق، 11 نفر از اساتید دانشگاه کردستان بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند به روش گلولۀ برفی تا اشباع نظریِ داده ها انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه پیمایشی با روش هدایت کلیات و برای تحلیل داده ها از روش نمودنگاری تکاملی و دنبال کردن مراحل جاروینن و باودن استفاده شد. یافته ها که در سه دسته پیش فرض ها، اصول و روش ها طبقه بندی شده، نشان می دهد که به باور استادان، تربیت دینی در شرایط فعلی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و لازم است جایگاهش در دانشگاه ها احیا شود تا برای دانشجو برانگیزاننده باشد. از این رو، به اساتیدی نیاز است که تربیت دینی در آن ها نهادینه شده باشد و با گفتار و عمل خود، در رساندن دانشجو به کمال تلاش کنند. آنان بااهمیت دادن به زیر ساخت های اخلاقی و دینی و با توجه به اصل آزادی فکر و عمل و در کنار آن با الگو محوری خود، باید چهره ای از دین و تربیت دینی را برای دانشجو به تصویر بکشند که دغدغه اوست. به همین جهت، استاد لازم است دانشجو و زمینه های خانوادگی و فرهنگی او را شناخته، وی را به سوی کردار راستین دینی به دور از ریا و تظاهر کشانده و خود در این کار پیشگام باشد؛ ولی هرگاه هم که لازم شد، دوستانه و مشاوره گونه دانشجو را راهنمایی کند.