1403/02/17
کیوان بلند همتان

کیوان بلند همتان

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 417
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
پنداشته های مفهوم آزادی علمی و برساخت آن در جامعه دانشگاهی ایران
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
آزادی علمی، استقلال دانشگاهی، پدیدارشناسی تفسیری، آزادی اندیشه،هیات علمی
سال 1400
پژوهشگران منیژه محمد زاده(دانشجو)، ناصر شیربگی(استاد راهنما)، کیوان بلند همتان(استاد راهنما)

چکیده

این پژوهش به دنبال شناخت درک تفسیری جامعه علمی(استادان و دانشجویان) ایرانی از آزادی دانشگاهی و فرایند برساخته شدن آن بوده و با استفاده از دورویکرد کیفی از نوع پدیدار نگاری و نظریه مبنایی انجام شده است. مشارکت کنندگان در بخش پدیدار نگاری شامل 41 نفر از ذینفعآنجامعه دانشگاهی(22 عضو هیئت علمی و 19 دانشجوی تحصیلات تکمیلی) از سه دانشگاه تهران، علامه طباطبائی و کردستان بودند. مشارکت کنندگان در بخش نظریه مبنایی، 17 نفر از استادان با مرتبه دانشیاری به بالا از دانشگاه ها و پژوهشگاه های تابعه وزارت عتف بودند. نمونه گیری از نوع هدفمند(و نظری) و با بیشینه تنوع انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پروتکل مصاحبه نیمه ساختارمند و مصاحبه عمیق استفاده شد و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در تحلیل پدیدار نگاری از رویه تحلیلی یاروینن(2004) و در تحلیل نظریه مبنایی از رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین استفاده شد. اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. داده های پدیدار نگاری با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شدند که 5 مضمون فراگیر: ابتکار عمل بنیادین، فقدان هژمونی عقیده و تلقین ، حکمرانی آوای دانشگاهی، دانشگاه درون انتظام و فضای حرفه ای قابلیت ساز به عنوان درک جامعه دانشگاهی ایران از آزادی دانشگاهی به دست آمد. مضامین فراگیر استخراج شده، بیشترین انطباق مفهومی/تاریخی و استعاری را با الگوی صنفی از آزادی دانشگاهی داشتند. درک از آزادی دانشگاهی در بین استادان بیشتر ناظر بر الگوی صنفی و در بین دانشجویان بیشتر ناظر بر الگوهای لیبرال و مدنی بود. درک استادان، بیشتر بر مفهوم سازی صنفی، شغلی و حرفه ای از آزادی دانشگاهی محدود بوده است. دانشجویان در مقایسه با استادان به دلیل عدم وابستگی سازمانی به نهاد بوروکراتیک و فقدان سرمایه های در معرض خطر، دیدگاه های انتقادی و لیبرال تری نسبت به آزادی دانشگاهی داشتند. یافته های نظریه مبنایی مبتنی بر 38 مقوله محوری و 13 مقوله گزینشی بود که بر اساس رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین در الگوی نهایی جایگذاری شدند. پدیده محوری به صورت دو هسته ای با عنوان «عرف دانشگاهی و سوژه دانشگاهی ناگزیر» نام گذاری شد. عاملان دانشگاهی راهبردهایی مانند «هویت دانشگاهی بازاندیشانه، پیله عافیت و سرمایه گذاری در خود» را برای مواجهه با پدیده محوری برگزیده اند. برونداد این مکانیسمِ راهبردها و تعاملات درنهایت به کنش ورزی احتیاطی در ساحت دانشگاهی انجامیده است که آن را «آزادی دانشگاهی اضطرابی» نام نهاده ایم.