1403/10/01
کمال خالق پناه

کمال خالق پناه

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 457895
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن: 09127632822

مشخصات پژوهش

عنوان
تبیین جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی / فرهنگی و اثر بخشی آموزش معلمان (مطالعه موردی دبیران دبیرستان های سنندج )
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
اثربخشی آموزشی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، میدان آموزشی، همیاری اجتماعی، هبیتاس فرهنگی، اعتماد اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی.
سال 1390
پژوهشگران فردین محمدی(دانشجو)، جمال محمدی(استاد راهنما)، کمال خالق پناه(استاد مشاور)

چکیده

پژوهش حاضر تلاشی است برای تبیین رابطۀ اثربخشی آموزشیِ معلمان با سرمایۀ اجتماعی/ فرهنگی آنان. به بیان دیگر، این پژوهش قصد دارد پدیدۀ اثربخشی آموزشی را در ارتباط با متغیرهای اجتماعی و به مثابه امری اجتماعی مطالعه کند. لذا پرسش های محوری آن حول این مسئلۀ اصلی صورت بندی شده-اند که تعامل بین فضای اجتماعی و میدان آموزشی چگونه است و معلمان چگونه به تناسب سرمایۀ اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارهای همیاری و شبکه های روابط اجتماعی) و سرمایۀ فرهنگی شان (تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی شده) در میدان آموزشی ایفای نقش می کنند. چارچوب مفهومی و نظری پژوهش از نظریه های بوردیو، کلمن و پاتنام استخراج شده است. جامعه آماری تحقیق شامل دبیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه 1 و 2 شهر سنندج در سال تحصیلی 89 – 90 بود که کلاً 1262 نفر بودند و با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای نسبی 300 نفر از آنها انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از میان تمام شاخص های هر دو متغیر سرمایه اجتماعی و فرهنگی، شاخص همیاری اجتماعی دارای بیشترین ضریب همبستگی و ضریب تعیین با اثربخشی آموزشی معلّمان است. در خصوص رابطۀ اثربخشی آموزشی با شاخص های سرمایه فرهنگی، نتایج نشان می دهد که با توجّه به مقادیر ضریب همبستگی، از میان این شاخص ها، شاخص «هبیتاس فرهنگی» دارای بیشترین ضریب همبستگی با اثربخشی آموزشی است و بعد از آن شاخص سرمایه فرهنگی نهادی قرار دارد. نتایج تحقیق در کل گویای آن است که در میدان آموزشی، معلّمانی که دارای سرمایه فرهنگی و اجتماعی بیشتری هستند، اثربخشی آموزشی بیشتری نیز دارند. در نتیجه برای دستیابی به اثربخشی آموزشی فقط توجه به ویژگی های فردی ( مهارت، دانش، توانایی ها و استعدادها) کافی نیست بلکه تلاش برای تغییر و بهبود وضعیت های عینیِ اجتماعی و فرهنگی نیز ضرورت دارد.