پیشینه و اهداف: پذیرش نوآوریهای برنامه درسی، مستلزم شناخت دقیق عوامل مؤثر بر آن است. این پژوهش، با هدف شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر بر پذیرش نوآوریهای برنامه درسی در بین معلمان مقطع ابتدایی شهر سنندج، بر اساس مدل پذیرش مبتنی بر توجه (CBAM) انجام شده است. روش: رویکرد تحقیق کمّی و به طور خاص از راهبرد توصیفی_پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری شامل 298 معلم مقطع ابتدایی شهرستان سنندج بود. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده صورت پذیرفت. ابزار جمعآوری دادهها در این پژوهش یک پرسش نامه محقق ساخته دارای 37 سؤال و مقیاس پنج درجه ای طیف لیکرت است. جهت تجزیه و تحلیل نتایج، از شاخص های آمار توصیفی و آزمون ناپارامتری به دلیل عدم نرمال بودن داده ها و از آزمون پارامتری تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تی مستقل جهت مقایسات میانگین استفاده شد. کلیه تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن 26 صورت گرفت. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بیشترین نگرانی معلمان در مواجهه با نوآوریهای برنامه درسی، مربوط به دو بُعد «دانش و اطلاعات» و «مؤلفههای شخصی» بود که بالاترین میانگین را به خود اختصاص دادند. این موضوع بیانگر آن است که معلمان در درجه نخست نسبت به درک مفاهیم نوآوری و تأثیرات فردی آن دغدغه دارند؛ همچنین نتایج تحلیل آماری نشان داد که سطوح نگرانی معلمان بر اساس سابقه خدمت، مدرک تحصیلی و جنسیت، تفاوت معناداری ندارد، اما در بُعد «همکاری»، بین گروههای مختلف حوزه تحصیلی، تفاوت معناداری مشاهده شد. (sig = 0.048) این یافته حاکی از نقش مؤثر زمینه تحصیلی در نگرش مشارکتی معلمان نسبت به نوآوریهای برنامه درسی است.نتیجهگیری: عواملی مانند سابقه کار، مدرک تحصیلی و جنسیت، تأثیر قابلتوجهی بر سطوح نگرانی معلمان ندارند؛ در مقابل، وجود اختلاف معنادار میان حوزه تحصیلی و متغیر همکاری، نشاندهنده اهمیت و نقش محسوس زمینههای علمی در تعاملات آموزشی است؛ لذا لازم است آموزشهای هدفمند و حمایتهای لازم برای ارتقای همکاری و تقویت دانش معلمان فراهم شود. این اقدامات میتوانند به تسهیل فرایند پذیرش نوآوریهای برنامه درسی کمک کنند.