چکیده این پژوهش با هدف دستیابی به چگونگی آموزش در علوم انسانی، به بررسی تدریس در علوم انسانی پرداخته است. برای این منظور تجارب زیستهی اساتید علوم انسانی دانشگاه کردستان بررسی شده است. در این پژوهش از رویکرد کیفی، استراتژی پدیدارشناسی و ابزار مصاحبهی نیمه ساختاریافته به منظور پاسخگویی به سؤالات پژوهش و دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. در این کار مشارکت کنندگان به صورت هدفمند، انتخاب؛ و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تعداد افراد شرکت کننده در پژوهش 16 نفر از اساتید دانشکده علوم انسانی- اجتماعی دانشگاه کردستان بودند. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش پدیدارشناسی تفسیری و پیروی از مراحل انجام شده توسط آجاوی و هیگز استفاده شد. نتایج بیانگر این است که تجربه زیسته ی اساتید در خصوص"تدریس در علوم انسانی" شامل مقولههای زیر می باشد: نخست، روش تدریس در علوم انسانی با توجه به ماهیت رشته ها، شامل آموزش مبتنی بر گفتگو، آموزش مبتنی بر کاربرد و آموزش مشارکتی؛ دوم، آگاهی و شناخت دانشجو از طریق: خصوصیات و تواناییهای آشکار شده ی فراگیران و تجارب شخصی خود استاد؛ سوم، دانش تخصصی مدرس در زمینه های دانش (نظری) و مهارت (عملی)؛ چهارم، آرمانهای تدریس: در بخش های آموزشی، پژوهشی و انسانی؛ پنجم، مهارت های ارتباطی در بخش ارتباط آموزشی و ارتباط اخلاقی (تربیتی) می باشد.