موضوع دو یا چند زبانه بودن، همواره مورد توجه زبانشناسان٬ جامعه شناسان، روانشناسان ومتخصصین آموزش زبان بوده است. در این تحقیق این امر از دیدگاه جامعه شناسی زبان مورد بررسی قرار می گیرد. متخصصین جامعه شناسی زبان گروه های مختلفی از دو زبانه ها را مورد مطالعه و تحقیق قرار داده اند. در این میان می توان به گروه های زیر اشاره کرد:کسانی که در منزل از یک زبان و در خارج از منزل از زبانی دیگر استفاده می کنند( اسپالسکی 1998 :45).جامعه ای که در آن، اقلیت به یک زبان و اکثریت به زبانی دیگر صحبت می کنند. مثلاً در کشور کانادا اقلیت به زبان فرانسه و اکثریت به زبان انگلیسی تکلم می کنند. اقلیت مجبور است برای ارتباط با اکثریت٬ زبان آن ها را هم بیاموزد( یول 1988 :158). گروه غالب و گروه مغلوب: کشوری کشور دیگری را تصرف می کند و زبانش را هم با خود می آورد. مثلاً در سال 1066 میلادی فرانسه وارد انگلستان شد. مغلوبین یعنی انگلیسی ها مجبور بودند که زبان فرانسه را برای رسیدن به اهداف اقتصادی، سیاسی و...خود بیاموزند. به علاوه این زبان دارای پرستیژ هم بود ( فالک 1978 :52 ) در جوامع مختلف عموﻣاً دو یا چند زبانه بودن، معمول نمی باشد. اما در برخی جوامع این امر کاملاً طبیعی است یعنی اکثر گویشوران دو یا چند زبانه می باشند. در این جوامع عواملی چون شهری یا روستایی بودن، جنسیت، رسمی یا غیر رسمی بودن موقعیت، موقعیت اجتماعی، میزان آشنایی و دوستی، جدی یا غیر جدی بودن و نوع فعالیت در انتخاب زبان، برای برقراری ارتباط دخالت دارند؛ مثلاً در پاراگوئه مردم به زبان های گورانی و اسپانیولی صحبت می کنند. در موقعیت های رسمی از زبان اسپانیولی و در موقعیت های غیر رسمی از زبان گورانی استفاده می کنند( وارداف 2006 :99 ). در این پایان نامه سعی بر آن است که فرزندان خانواده های دو زبانه در شهرستان سنندج مورد مطالعه قرار گیرند تا مشخص شود که چه عواملی بر انتخاب زبان این کودکان تاثیر دارد. منظور از خانواده های دوزبانه آنهایی هستند که والدین هر کدام دارای زبان مادری خاص خود می باشند. در این پژوهش خانواده هایی مطالعه می شوند که هر یک از والدین به یکی از زبان های اورامی یا کردی سنندجی ( اردلانی) صحبت می کنند. برای این کار خانواده ها را به دو گروه 25 عضوی تقسیم می کنیم. در گروه اول پدر اورامی و مادر کردی سنندجی و در گروه دوم برعکس