استقرار و پیدایش یـک شهر بیش از هر چیز تابع شرایط و موقعیت جغرافیایی آن است، زیرا عوارض و پدیده های طبیعی در مکان گزینی، حوزه ی نفوذ، توسعه ی فیزیکی و فرم شهری اثر قاطعی دارند. تحقیق حاضر با هدف پتانسیل سنجی توسعه کالبدی شهر سنندج، ابتدا موانع و محدودیت های موجود را شناسایی کرده، سپس نواحی مناسب و نامناسب جهت توسعه شهری را تفکیک می کند. جهت انجام پژوهش حاضر از ابزارهایی مانند نقشه های توپوگرافی 1:25000، نقشه زمین شناسی 1:100000، اسناد، گزارش ها، کتاب های موجود و همچنین لایه های اطلاعاتی مورد نیاز استفاده شده است. برای نیل به اهداف تحقیق، ابتدا مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری شهرها از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه و فاصله از نقاط شهری را بررسی کرده و نواحی ای را که از نظر این پارامترها در محدودیت قرار دارند مشخص شدند. در ادامه پس از تشخیص نواحی ممنوعه، سایر محدوده های منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل های منطق فازی و AHP به سه رده نسبتاً مناسب، مناسب و بسیار مناسب تقسیم گردید. نتایج نشان می دهد که 36 درصد از مساحت نقشه، منطقه ممنوعه بوده و برای توسعه شهری مناسب نمی باشد. نتایج تحلیلی تر بیانگر آن است پهنه برآورد شده مناطق ممنوعه نسبتا بالاست و با وجود آن که غالبا منطبق بر پهنه های پیرامونی است، بخشی از نواحی داخلی محدوده مورد مطالعه را نیز شامل می-شود. این مساله که ناشی از شرایط توپوگرافیک و نیز تکتونیکی خاص منطقه است، بیانگر اهمیت ارزیابی های محیطی و ژئومورفولوژیکی در مدیریت صحیح تر شهری است. سایر پهنه های مطالعاتی به ترتیب 1/25 درصد نسبتاً مناسب، 7/23 درصد مناسب و 2/15 درصد پهنه بسیار مناسب برآورد شده اند. پهنه های موجود به دلیل رویکرد سیستمی موجود در پژوهش و به تبع آن ارزیابی متغیرهای تاثیر گذار مرتبط، پتانسیل کاربری را دارند. به بیانی می توان گفت که تراکم بیشتر اراضی بسیار مناسب در محل کنونی شهر سنندج و اطراف آن به دلیل شرایط طبیعی و انسانی درخور توسعه شهری است. با این وجود ضرورت در نظر گرفتن و اعمال این ارزیابیهای سیستمی محیطی در مدیریت شهری قابل توجه است.