ایران در مرکز کمربند کوهزایی آلپ-هیمالیا واقع شده و یک منطقه زلزله خیز است. وقوع زلزله-های مخرب و فاجعه آمیز چند دهه اخیر نشان داده است که هیچ نقطه ای از کشور از خطر زلزله در امان نیست. هدف این پژوهش پهنه بندی میزان آسیب پذیری طبیعی، کالبدی و اجتماعی ناشی از زلزله در شهر سنندج براساس متغیرهای تاثیرگذار است. در این پژوهش معیارهای مورد استفاده جهت پهنه بندی آسیب پذیری طبیعی شامل فاصله از گسل، مقاومت لیتولوژی، شیب و سطح ایستابی و معیارهای کالبدی شامل کیفیت ساختمان ها، کاربری اراضی، فاصله از فرودگاه، تراکم بافت ساختمانی، فاصله از آتش نشانی، فاصله از مراکزدرمانی و معیارهای اجتماعی شامل دو بخش می باشد و داده های مربوط به آن از طریق پرسشنامه حاصل شده است الف) متغیرهای خصیصه ی ب) متغیرهای توصیفی. حجم نمونه ها با استفاده از روش کوکران محاسبه و نمونه گیری با روش طبقه بندی متناسب انجام شد. متغیرها در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند، سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسه مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت سه لایه در سه زمینه آسیب پذیری طبیعی، کالبدی و اجتماعی با دو روش مذکور همپوشانی و دو نقشه نهایی ارائه شد که بیان کننده میزان آسیب پذیری منطقه با دیدی جامع و همه جانبه است. میزان آسیب پذیری در پنج طبقه آسیب پذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شده است. در قسمت دیگر پژوهش به بررسی میزان همخوانی عملکرد بخش خصوصی با استانداردهای ساخت وساز مقاوم در برابر خطر زلزله با استفاده از سوالاتی در این زمینه و با روش مصاحبه پرداخته شد و تحلیل یافته ها با استفاده از نظریه زمینه صورت گرفت. نتایج نشان داد که در پهنه بندی آسیب-پذیری طبیعی، بیشترین آسیب پذیری در شمال غربی و جنوب غربی و بر اساس پهنه بندی کالبدی و اجتماعی بیشترین آسیب پذیری در حواشی و مناطق فقیر نشین منطقه است. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که میزان آسیب پذیری را تقریبا به یک صورت نشان می دهند، با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیب پذیری بسیارزیاد، وسعت و پراکندگی کمتری نسبت به مدل تاپسیس دارد، همچنین مطابق با مدل سلسله مراتبی نواحی با آسیب پذیری بسیار کم بیشترین وسعت و بر اساس مدل تاپسیس نواحی با آسیب پذیری متوسط بیشترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور م