تغییرات اقلیمی درسطح کره زمین یک پدیده جهانی است که درتمام این کره خاکی بشکل متناوب رخداده است. هرچند برای اولین بار (بروخنر و پنک، 1901). از روی آثار یخرفتها؛ مورنها وتیلهای یخچالی، دورههای یخبندان و بین یخبندان را شناسایی نموده و استیلای چهار دوره یخچالی ویبن یخچالی در دوران کواترنر را آشکار نمودند، اما بعدها و متعاقب آن دانشمندان دیگر با تحقیقات خویش این تغییرات اقلیمی را در جهان و کشور ایران اثبات نمودهاند. محققین دورههای یخبندان و بین یخبندان را در دوران چهارم در بازه زمانی 7/1 میلیون سال قبل را تا 12 هزار سال پیش را شناسایی و اعلام داشتند؛ اما آنچه مهم بوده و هست ماهیت تغییرات و زمان استیلای دورههای یخبندان و بین یخبندان و توسعه کمی و کیفی این دورهها است بخصوص در مدار کمربند خشک زمین که ایران نیز در این محدوده قرار دارد ، اندیشمندان و نظریهپردازان، نظرات متفاوتی در خصوص اقلیمهای حاکم بر فلات ایران و خصوصاً کشور ایران که منطقه موردمطالعه این پایاننامه است دارند. قلمروهای اقلیمی گذشته حاکم بر ایران شامل دورههای یخبندان و بین یخبندان است که در این پایاننامه سعی گردیده است با مرور نظریات طرفداران دورههای سرد و دورههای بارانی به همراه دلایل و استدلال آنها و تحقیقات علمی و عملی صورت گرفته در این خصوص به یک نتیجه کلی دستیابیم، چراکه امروزه تحقیقات متعددی به شیوههای نوین از قبیل مطالعات پالئوسلها، لایههای رسی، چینهشناسی، سن سنجی، پذیرفتاری مغناطیسی، گردههای فسیلشده و دهها روش نوین علمی برای بازسازی اقلیم دیرینه وجود دارد هرچند دلایل و مستندات قبلی مرتبط با شواهد ژئومورفولوژی بوده و این شواهد نتیجه فرایندهای اقلیمی حاکم بر منطقه است ؛ اما روشهای نوین ازجمله سن سنجی ، پذیرفتاری مغناطیسی و.. دقیقتر و از درجه اطمینان و قطعیت بالاتری برخوردار بوده و موردپذیرش عموم است؛ چون آزمایش آنها تکرارپذیر و مبرا از اظهارنظرهای شخصی بوده و تفسیر به رأی ندارند. اطلاعات حاصل از این روشها بایگانی از ادوار دستنخورده گذشته است که در بسترهای طبیعی به یادگار مانده است؛ به همین جهت امروزه سعی بر آن است که به روشهای نوین، تغییرات اقلیمی اثبات و حدود آنها را مشخص نمایند تا نهایتاً نظریههای موجود را نقد و نقطه اشتراک آنها را یافته و به یک دیدگاه معینی برسیم. نظریه پردازان تغییر اقلیم درخصوص آب و هوای گذشته ایران دودیدگاه متفاوت درزمان حاکمیت عصر یخ بندان دارند که با هم در تضاد هستند، عده ای طرفدار اقلیمی سرد وخشک وعده ای طرفدار حاکمیت آب وهوای سردومرطوب درایران هستند، دراین پایان نامه با مرورمنابع اطلاعاتی بدنبال این هستیم که کدام نظریه بیشتر به واقعیت نزدیک تر می باشد، یافتهای حاصل از این پایاننامه نشان از تسلط دورههای سرد وخشک در عصر یخبندان در مناطق مرتفعی مانند: البرز و زاگرس و احتمالاً همزمان، وجود حاکمیت عصری سرد و مرطوب را در مناطق جنوبی و کمعرض ایران را محتملتر میداند.