مگس گلرنگ با نام علمی Acanthiophilus helianthi Rossi (Dip.: Tephritidae) یکی از آفات مهم گلرنگ در جهان است. کشت مخلوط یکی از روش های مناسب برای کنترل این آفت است، بنابراین اثر الگوهای مختلف کشت مخلوط گلرنگ و نخود (کشت خالص گلرنگ، سری های جایگزینی با الگوهای 4:4، 2:2، 1:1، 3:1 و 1:3 و سری های افزایشی 20 و 40 درصد نخود هرکدام در دو حالت بین (I) و اطراف (II) ردیف های گلرنگ) بر تراکم و خسارت آفت در شرایط مزرعه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کردستان بررسی شد. علاوه بر تراکم جمعیت حشرات بالغ مگس گلرنگ، درصد آلودگی کاپیتول ها به عنوان یکی از شاخص های خسارت مورد ارزیابی واقع شد. نتایج نشان داد تراکم جمعیت حشرات بالغ مگس گلرنگ به طور معنی داری تحت تأثیر الگوهای مختلف کشت قرار گرفت، به طوری که کمترین جمعیت مگس گلرنگ در الگوهای کشت 1:3 (یک ردیف گلرنگ، سه ردیف نخود) و 3:1 (سه ردیف گلرنگ، یک ردیف نخود) به ترتیب با میانگین 6/0±33/18 و 3±22 مشاهده شد. بررسی میزان آلودگی به مگس گلرنگ نشان داد که میانگین درصد کاپیتول های آلوده به ازای یک بوته نیز، در الگوهای کشت مخلوط 1:3 و 3:1 به ترتیب با میانگین 5/0±1/6 و 1/1±3/8 در مقایسه با سایر الگوهای مورد آزمایش کاهش معنی داری را دارا بود. این نتایج مشخص کرد الگوهای کشت 1:3 و 3:1، در بین ده الگوی کشت موردمطالعه، با کمترین تراکم آفت و نرخ آلودگی پتانسیل لازم جهت استفاده در برنامه های مدیریت تلفیقی این آفت در مزارع گلرنگ را دارا هستند.