عمومیت یافتن امر آموزش به عنوان یک نیاز و ضرورت برای تمامی انسان ها طبق ارزش های انسانی و الهی، اگرچه جنسیت بردار نیست اما در طول تاریخ، غالباً نسبت به آن با نگاه جنسیتی برخورد شده است. یکی از ویژگی های طبیعی افراد، جنسیت آن ها است که در بیشتر جوامع بر پایه معیار فرهنگی-اجتماعی ارزیابی می شود. هدف این پژوهش، تحلیل روایت نابرابری جنسیتی در میدان آموزش در روستاهای شهرستان دهگلان می باشد. در بخش رویکرد نظری، از مفاهیم نظری بیان شدۀ مرتبط با موضوع از سوی بوردیو استفاده شده است. روش پژوهش به کار رفته، کیفی تحلیل روایت است که در آن از فن مصاحبۀ فردی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته های این پژوهش در قالب هجده مقوله صورت بندی شده است و در نهایت یک مضمون نهایی تحت عنوان نابرابری در میدان آموزش انتخاب شد. نابرابری جنسیتی در آموزش به معنای نبود تساوی زنان و مردان در برخورداری امکانات آموزشی است. عوامل مختلفی مانند فقر خانواده و ناتوانی در تامین مالی هزینه ها، تعداد زیاد فرزندان، ازدواج زودهنگام دختران و نبود امکانات مناسب در مدارس می تواند موجب ترجیح آموزش پسران بر دختران شود.