بی تفاوتی به مثابه یک مسأله اجتماعی، و مانعی بر سر راه مشارکت سیاسی و اجتماعی به شمار می آید. در این میان پرداختن به بی تفاوتی در میان جوانان به عنوان یکی از گروه های اثرگذار در پویش های اجتماعی و سیاسی در جامعه ی ایران اهمیت دوچندان دارد. پژوهش حاضر در صدد است تا در چارچوب چشم انداز وفاق اجتماعی و بر مبنای دستگاه نظری رابرت مرتن، به مطالعه ی میزان و ابعاد بی تفاوتی اجتماعی جوانان بپردازد. این تحقیق از نوع پیمایشی است که طی آن با 400 نفر از جوانان بوکانی بین سنین 19 تا 30 سال مصاحبه شده است. یافته ها نشان می دهد که بی تفاوتی اجتماعی در 41درصد جوانان پایین، در 30 درصد متوسط و در 29 درصد بالا بوده است. در میان ابعاد بی تفاوتی اجتماعی، بی تفاوتی عینی بیش تر از بی تفاوتی ذهنی بوده است. تحلیل رگرسیونی چندمتغیره نشان می دهد که بی تفاوتی اجتماعی جوانان به ترتیب شدت رابطه با متغیرهای گسست هنجاری، گسست ارزشی، هویت قومی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی مربوط است. متغیرهای مذکور در مجموع 8/60 درصد تغییرات بی تفاوتی اجتماعی جوانان را تبیین می کنند. در بخش پایانی تحقیق، دلالت های یافته ها و نتایج تحقیق در زمینه ی سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.