امروزه مرزنشینان بیش از سایر مردم تحت تأثیر وضعیت مرزها هستند. هر تغییری در روابط بین الملل، خواه مبتنی بر تساهل و مدارا و خواه مبتنی بر سرکشی و تهاجم (به ویژه کشور خود یا کشورهای همسایه) بر زندگی روزمره و زیست جهان آن ها تأثیرگذار می باشد. علاوه بر این، گرفتن هرگونه تصمیم اقتصادی و سیاسی در کشور خود، بیشتر بر مرزنشینان تأثیرگذار است. در وضعیت کنونی، یک مرز سازمان یافته می تواند چالش ها و فرصت هایی را برای افراد سـاکن در آن فراهم کند. این چالش ها و فرصت ها یا ذاتی مناطق مرزی اند و یا ایـن کـه در نتیجـه شیوه سیاست گذاری های اعمال شده در این مناطق به وجود آمـده انـد لذا در این پژوهش به بررسی تجربه زیسته ساکنان مناطق مرزی از مصائب حیات اجتماعی (مورد مطالعه: روستایهانیگرمله) پرداخته شد. در این تحقیق، از روش نمونهگیری هدفمند برای انتخاب نمونه با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با افراد مورد نظر، به شیوه گفت وگوی دوطرفه مبتنی بر زبان کردی (گویش هورامی) انجام گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تفاوت فاحشی بین وضعیت زندگی مرزنشینان با وضعیت زندگی در مناطق مرکزی تـر وجـود دارد و در بیان علت به وجودآمدن این وضعیت نامناسب زندگی، اکثراً بر عوامل اقتصادی و فرهنگی خود تأکیـد می کنند. مصاحبه شوندگان با عباراتی نظیر « تمایز زندگی مرزنشینان با دیگر مناطق»، « درهم تنیدگی حیات اجتماعی و زندگی مرزنشینی»، «مخاطرات مراودات مرزی»، « حک شدگی اقتصاد کولبری»، «در حاشیه بودن»، « ضعف امکانات، خدمات و زیرساختهای مرزی»، « به حاشیه رفتن مسائل زیست محیطی در مناطق مرزی»، «مشکلات دوری از مرکز» و بسـیاری دیگر از این قبیل عبارات حس متفاوت بودن از دیگـران را ایجـاد می کننـد که بیشتر مصاحبه شوندگان در این پژوهش، استراتژی ها و راه های برون رفت از این مشکلات در مناطق مرزی را ایجاد امکانات و گسترش خدمات را در این مناطق می دانند.