ظر به اینکه بخش اعظم روغن خوراکی کشور (بیش از 90%) از خارج تاُمین میگردد، لذا افزایش تولید دانههای روغنی به منظور قطع وابستگی کشور ضرورت دارد. از بین نباتات روغنی، کلزا از اهمیت خاصی برخوردار است و اصلاح برای کمیت و کیفیت روغن آن لازم است. با توجه به اینکه اصلاح گیاه روغنی کلزا با استفاده از روشهای کلاسیک وقتگیر، پرهزینه و گاهی غیر ممکن است، در نتیجه استفاده از تکنیکهای نوین بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک اجتنابناپذیر است. مهمترین بخش هر ژن پروموتور آن است که در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از ژن گزارشگر GUS بررسی دقیقی در خصوص وضعیت فعالیت پروموتور (از نظر میزان، مکان و زمان بیان) ژن صورت پذیرد. در صورت مناسب بودن پروموتور ویروس موزائیک گل کلم (CaMV35S) توجه به نحوه بیان ژن گزارشگر (GUS) -glucuronidase میتوان از آن به منظور کنترل سایر ژنهای مورد نظر استفاده نمود. بدین منظور ابتدا در پروژه مستقلی ژن GUS در ناحیه پایین دست پروموتور CaMV 35S کلون شده و به گیاه کلزا منتقل گردیده بود. در این تحقیق بذور 7 بوته کلزای تراریختشده با این ژن (نسل T0) به همراه بذور گیاه شاهد (غیر تراریخت) در گلخانه کشت شد. پروتئین محلول در 4 مرحله رشدی شامل رزت، غنچهدهی، تشکیل غلاف و پیری استخراج و با استفاده از اسپکتروفتومتری، غلظت پروتئین محلول مشخص گردید. مقادیر کلروفیلهای a، b، و کاروتنوئید بر اساس میزان جذب نور عصاره استخراج شده در طول موجهای 470، 646 و nm 663 اندازه گیری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. اختلاف معنیداری بین گیاهان تراریخت و شاهد از نظر میزان پروتئین، کلروفیل و کاروتنوئید مشاهده نشد ولی میزان این ترکیبات در مراحل مختلف رشدی متفاوت بوده و در مرحله سوم، یعنی مرحله تشکیل غلاف به حد اکثر میزان خود رسید. علاوه بر مطالعه میزان کمی کلروفیل، کاروتنوئید و پروتئین، الگوهای باندی پروتئینها در مورد تیمارهای شاهد و تراریخت به روش SDS-PAGE بررسی شد. در گیاهان تراریخت باند پروتئینی جدید در مقایسه با شاهد در هیچیک از مراحل مشاهده نشد. با توجه به نتایج حاصل از مقایسه کلروفیل، کاروتنوئید و پروتئین (از نظر کمی و کیفی) میتوان نتیجه گرفت که انتقال ژن GUS در ناحیه پایین دست پروموتور CaMV 35S به کلزا باعث ایجاد تغییرات معنیداری در مقادیر رنگدانهها و پروتئین کل محلول گیاه (ا