1403/01/09
فرزاد پارسا

فرزاد پارسا

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: 0000-0002-8954-3612
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 456545
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
تلفن: 09188700657

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی نظریه ی کلام نفسی و بازتاب آن در اصول فقه اهل سنت
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
کلام نفسی، کلام لفظی، اصول فقه.
سال 1392
پژوهشگران فائق قوامی(دانشجو)، فرزاد پارسا(استاد راهنما)، کیوان بلند همتان(استاد مشاور)

چکیده

کلام نفسی مرکب از دو کلمه کلام و نفسی است. در لغت کلام به معنی سخن آمده است ونفس به معنای روح، جان، و خود هرکسی می باشد. در اصطلاح کلام نفسی عبارت است از معانی که در ذهن و قلب متکلم است که به وسیله زبان آن معانی را بیان می‎کند. آنچه در دل است کلام نفسی و آنچه که بیان شده کلام لفظی است. اولین کسی که کلام نفسی را مطرح کرد عبدالله بن سعید بن کلاب است، بعد از او ابوالحسن اشعری نظریه اورا ادامه داد و بعدا ابوبکر باقلانی و جوینی این نظریه را بسط وتوسعه دادند. تمام فرق اسلامی، متفقند که خداوند تعالی، متکلم است اما اختلافشان در معنی کلام خداست که آیا کلام‎خدا قدیم است یا حادث، با حروف وصوت تکلم می کند یا خیر؟ معتزله قرآن را مخلوق وحادث می دانند، ولی حنابله و اشاعره معتقدند که قرآن قدیم است، وجه اختلافشان این است که اشاعره حروف و اصوات را مخلوق اما معنی را قدیم می دانند، لکن حنابله حروف و اصوات را نیز، مانند معنی قدیم می پندارند. کلام نفسی در بسیاری از مطالب علم اصول فقه نفوذ کرده است که این مطالب مربوط به باب الفاظ در علم اصول است، مانند: امر، نهی، امربه معدوم، حکم، خبر و ... . اشعریه در موضوع صفت کلام نفسی نقش اصلی را ایفا کرده اند و بقیه(معتزله وحنابله) آن را منکر هستند. اشاعره بر خلاف سایر متکلین اصولی، برای هر کدام از مطالب بازتابی کلام نفسی دو تعریف ارائه داده اند؛ مثلا لفظ امر را یک بار به اعتبار نفسی و بار دیگر با اعتبار لفظی تعریف می کنند.