امروزه بسیاری از کشورها در سرتاسر جهان، به خصوص کشورهای درحال توسعه، در برنامه ریزی اقتصادی خود در پی اهدافی مانند تخصیص منابع، توزیع درآمد، از بین بردن نابرابری و رشد اقتصادی، سیاست تمرکززدایی را مدنظر قرار داده اند. دلیل این امر را می توان در مواردی مانند بالا رفتن سطح آگاهی سیاسی مردم و گرایش به دموکراسی، عدم موفقیت برنامه ریزی های متمرکز در دستیابی به توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و همچنین آثار مثبت تمرکززدایی مانند افزایش کارایی و رشد اقتصادی جستجو کرد. سیاست تمرکززدایی منافع و هزینه هایی دارد و رشد اقتصادی را از طریق کارایی تحت تأثیر قرار می دهد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که بدون توجه به ابعاد، ویژگی ها و نتایج این سیاست، تمرکززدایی ممکن است نتایج زیان باری مانند عدم توازن در مناطق یک کشور و تشدید تنش های سیاسی را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر، یک سیستم متمرکز ممکن است توزیع نابرابر منابع عمومی را به دلیل تخصیص منابع به مناطق ازلحاظ سیاسی مهم تر ایجاد کند. همچنین با توجه به دو هدف عمده ی رشد و عدالت که مدنظر اقتصاددانان و برنامه ریزان است، چگونگی تأثیر تمرکززدایی مالی بر این دو متغیر حائز اهمیت است؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزیابی تمرکززدایی مالی بر رشد اقتصادی و نابرابری درآمد در استان های ایران طی دوره ی 1393-1385 است. به منظور دستیابی به این هدف با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی در چارچوب داده های تابلویی اثرات تمرکززدایی مالی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مدل ها حاکی از آن است که تمرکززدایی مالی از بعد شاخص درآمد بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت و از بعد شاخص مخارج بر رشد اقتصادی استان های ایران تأثیر منفی داشته است؛ و تمرکززدایی مالی هم از بعد شاخص درآمد و هم از بعد شاخص مخارج نابرابری درآمد را کاهش داده است، به عبارت دیگر اعمال سیاست های تمرکززدایی مالی منجر به بهبود توزیع درآمد در استان های ایران شده است.