1403/02/18

فرزاد اسکندری

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 55681866200
دانشکده: دانشکده کشاورزی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
پیامد دگرگونیهای اجتماعی-اقتصادی بر نگرش و رفتار جوامع محلی با جنگل
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
حفاظت و احیای جنگل، درآمد و هزینه، گلازنی، مشارکت، معیشت، محصولات جنگل، مردم محلی، نرخ تورم
سال 1400
پژوهشگران سودابه باباویسی(دانشجو)، احمد ولی پور(استاد راهنما)، فرزاد اسکندری(استاد راهنما)

چکیده

پژوهش پیش رو با هدف مطالعه پیامدهای تغییرات اقتصادی- اجتماعی سال های اخیر (از سال 1397 به بعد) بر رفتار و نگرش جوامع محلی با جنگل های زاگرس شمالی و مقایسه میزان وابستگی معیشتی آنها به منابع جنگلی نسبت به سال های گذشته (قبل از وقوع تحولات مذکور) بود. برای این منظور بررسی منابع درآمدی مردم محلی، تعیین سهم جنگل در معیشت آنان، مقایسه آن با سالهای قبل از وقوع تحولات اخیر، مطالعه نگرش ساکنان کنونی منطقه نسبت به جنگل و مقایسه آن با سالهای قبل از وقوع تحولات اخیر و مطالعه رفتار مردم محلی با منابع جنگلی و مقایسه آن با سالهای قبل از وقوع تحولات اخیر صورت گرفت. این پژوهش در بخش آرمرده در طرح ساماندهی گلازنی، که موضوع یک مطالعه کامل آینده پژوهی در سال 1391 بود، انجام شد. تمام ساکنان منطقه شامل 12 روستا و کوخ و 42 خانوار مورد مطالعه قرار گرفتند. متغیرهای تحقیق شامل منابع درآمدی خانوار، هزینه های خانوار، میزان وابستگی معیشتی خانوارها به جنگل و نگرش جامعه محلی به جنگل بود که با از طریق پرسشنامه و مصاحبه با مردم محلی و سرپرستان خانوارها سنجش و اندازه گیری شد. به منظور مقایسه نگرش جامعه محلی در دو مقطع زمانی، آزمون Legacy Dialogs و برای مقایسه درآمدهای ( کل، جنگل و سایر) سال 1391 با سال 1399 پس از تورم زدایی از آزمون t یک نمونه ای استفاده شد. نتایج نشان داد که اکثر پاسخگویان در دامنه سنی 30 تا 40 سال و دارای تحصیلات ابتدایی بودند. جمعیت بیشتر خانوارها 4 و 5 نفره بود. متوسط درآمد ناخالص خانوارها 108 میلیون تومان بود که بیشترین سهم آن متعلق به دامداری (8/47%) بود و سایر درآمدها (5/25%)، جنگل (6/18%) و کشاورزی (5/8%) در رده های بعدی قرار داشتند. از بین منابع بهره برداری شده از جنگل، گیاهان خوراکی و دارویی بیشترین سهم (6/22%) از درآمد را به خود اختصاص داده بود و پس از آن علوفه درختی (گلا)، علوفه کف جنگل و زراعت زیراشکوب قرار گرفت. مازو، سقز و زغال کمترین سهم از درآمدها را در بین محصولات جنگلی داشتند. مقایسه درآمدهای سال 1399 با سال 1391 نشان دهنده افزایش معنی دار درآمد کل و همچنین افزایش معنی دار سهم جنگل در درآمد کل خانوار از 5/6 درصد به 2/18 درصد بود. برخلاف نتایج درآمدها، ارزیابی نگرش مردم محلی در مورد بهره برداری از محصولات جنگلی بیانگر کاهش بهره برداری از این منابع نسبت به گذشته است. تمام پاسخگویان اعلام کردند که نگرش آنها در مورد گلازنی، چرای دام، حفاظت و احیای جنگل، زراعت زیر اشکوب، طرح های توسعه باغات، تبدیل جنگل به زمین کشاورزی و قطع درختان جنگلی در حال حاضر و قبل از بروز تحولات اخیر یکسان بوده است. از نظر پاسخگویان تبدیل زمین و زراعت زیرآشکوب عمدتا به دلیل نیاز مالی و فقر انجام می شود. همچنین گلازنی و چرای دام را کاری سودمند برای جنگل و درختان می دانند که به روش درست و با در نظر داشتن حفاظت جنگل انجام می شود. آنها بر این باور بودند که فقط درختان خشک توسط مردم قطع می شود و با توجه به اهمیت جنگل در تامین معیشت آنها و علاقه به جنگل در حفاظت و بازسازی جنگل با پشتیبانی دولت مشارکت می کنند. از نظر بیشتر مردم محلی، طرح های توسعه باغات درآمدزا هستند و انگیزه مناسبی برای حفاظت جنگل ایجاد می کنند اما باید در اراضی کشاورزی و لکه های خالی داخل جنگل انجام شود.