کیفیت خدمات شبکه سلامت به عنوان یک معیار مهم برای توسعه یک جامعه و نیز پیشرفت اقتصادی در نظر گرفته می شود. در طول پنجاه سال گذشته، جهان شاهد افزایش قابل توجهی در هزینه های سلامت و دیگر هزینه های مرتبط با آن بوده است. ازاینرو، امروزه خدمات مراقبت در منزل از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و برای تأمین تقاضاهای روزافزون، طراحی و برنامه ریزی شبکه مراقبت در منزل ضروری به نظر میرسد. در این راستا، دو مدل ریاضی با در نظر گرفتن شرایط واقعی موجود در سیستمهای سلامت مانند عدم قطعیت پارامترهای تأثیرگذار، ارائه و مورد بررسی قرارگرفته است. در مدل اول مسئله استوار سه مرحله ای و چندهدفه مسیریابی و زمانبندی مراقبت در منزل ارائه شده است. در مرحله اول، مجموعه ای از مکانهای کاندید مرکز سالمت و آزمایشگاه با استفاده از رویکرد ترکیبی فرایند سلسله مراتبی فازی و تحلیل منطقی خاکستری رتبه بندی شده اند. در مرحله دوم، یک مدل ریاضی استوار چندهدفه و چند دوره ای با زمان خدمت دهی مبتنی بر سناریو ارائه شده است. در این مدل توابع هدف به ترتیب به حداقل سازی کل هزینه ها، حداکثرسازی تطبیق سطح مهارت و حداکثرسازی کارایی شبکه سلامت میپردازند. سپس، در مرحله سوم، رویکرد نیم باس برای تبدیل توابع هدف پیشنهادی به یک مسئله بهینه سازی مقیاس پذیر تنظیم شده است. همچنین، این مدل بر روی یک مطالعه موردی واقع در شهر سنندج برای بازتاب کاربرد مدل پیشنهادی و اعتبارسنجی رویکرد حل آن در شرایط دنیای واقعی انجام شده است. مدل ریاضی دوم توسعه ای از مدل پیشنهادی اول است که در آن عالوه بر زمان خدمت دهی مبتنی بر سناریو، هزینه ها و پارامترهای اجتماعی غیرقطعی و فازی هستند. همچنین، در این مدل بیش از یک مرکز سلامت افتتاح میشود و بیماران نیز میتوانند بیش از یک خدمت دریافت نمایند. علاوه بر کل هزینه های شبکه سلامت، ناکارآمدی و تأثیرات اجتماعی مراکز سلامت به عنوان توابع هدف در مدل توسعه یافته در نظر گرفته شده اند. در مدل توسعه یافته برای اندازه گیری ناکارآمدی مراکز سلامت از روش تحلیل پوششی داده استفاده شده است. علاوه بر این، یک رویکرد فازی تعاملی جهت مقابله کارآمد با توابع مسئله چندهدفه ارائه شده است. الزم به ذکر است که ضرورت پرداختن به عدم قطعیت در هر دو مدل، عدم وجود اطلاعات کافی برای برخی پارامترهای تأثیرگذار است. درنهایت، به منظور نشان دادن کاربرد مدل در دنیای واقعی از مطالعه موردی شهر کرمانشاه استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که استفاده از رویکردهای تعاملی برای حل مدل چندهدفه به تصمیم گیرندگان امکان یافتن جوابهای مناسب بر اساس ترجیحات آنها را میدهد. همچنین، در نظر گرفتن عدم قطعیت در پارامترهای مهمی همچون زمان خدمت دهی باعث میشود که از به خطر انداختن جان بیماران جلوگیری شود. علاوه براین، با ارائه رویکردهای استوار و استوار فازی جهت مقابله با عدم قطعیت پارامترها، خدمات به موقع برای بیماران فراهم میشود به طوریکه میزان نقض و تأخیر در زمان قابل مدیریت باشد. به علاوه، در نظر گرفتن سطح مهارت پرستاران متناسب با نیاز بیماران باعث کاهش مازاد مهارت ارائه شده توسط پرستاران به بیماران میشود. به عبارت دیگر، پرستاران بر اساس مهارت خود در سطوح مختلف دسته بندی میشوند و بر اساس آن به بیماران تخصیص داده میشوند. این کار، رضایت را برای پرستاران و بیماران به دنبال خواهد داشت.