1403/02/10
بهروز چمن آرا

بهروز چمن آرا

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 3216513
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
الگوهای مطابقه در ساخت های کنایی در هورامی: رویکردی کمینه گرا
نوع پژوهش
مقاله چاپ‌شده در مجلات علمی
کلیدواژه‌ها
هورامی، الگوی انطباق کنایی، مطابقه، رویکرد حالت دهی وابسته، حالت وابسته، ساخت ملکی، گروه حالت
سال 1399
مجله پژوهشهاي زباني (ادبيات و علوم انساني سابق)
شناسه DOI
پژوهشگران زانیار نقشبندی ، بهروز چمن آرا

چکیده

تبیین پدیدۀ مطابقۀ مفعولی به مثابۀ یکی از خصوصیات بنیادین ساخت های ارگتیو همواره یکی از پرسش های اساسی در رویکردهای زایشی بوده است. در چارچوب رویکرد کلاسیک مفروض در قالب برنامۀ کمینه گرا، حالت نمایی و مطابقه دو پدیدۀ هم ارزند که هر دو در جریان فرایند اشتقاق نحوی ساخت های زبانی تعیین می شوند با این حال در رویکردهای متأخرتر نظیر رویکرد حالت دهی وابسته، مطابقه همچون فرایندی مرتبط اما مجزا از حالت نمایی در نظر گرفته می شود که بخشی از آن در نحو از طریق سازوکار Agree-Link و بخشی دیگر در سطح رابط صورت آوایی از طریق سازوکار Agree-Copy تکمیل می گردد. مقالۀ حاضر درصدد است تا با بهره گیری از مفاهیم موجود در رویکرد حالت دهی وابسته و مکانیسم های پسانحوی مرتبط با آن الگوی مطابقۀ مفعولی را در ساخت های ارگتیو بی نشان در هورامی تحلیل نماید. کفایت تبیینی بالایِ رویکرد پسانحوی بکار گرفته شده در تحلیل پدیدۀ مطابقه در جستار حاضر مخصوصاً در بررسی ساخت های ارگتیویی مشخص می شود که در آن ها نوع تبلور سازه مالک در ساخت های ملکی ای که در جایگاه مفعول مستقیم واقع شده اند به بروز الگوهای متفاوتی از مطابقه منجر می شود؛ بدین صورت که تبلور عنصر مالک به صورت واژه بستی منجر به مطابقۀ فعل با عنصر مالک می شود و در مقابل، بروز عنصر مالک به صورت گروه اسمی آشکار، موجب مطابقۀ فعل با سازۀ مایملک خواهد شد. در این راستا چنین استدلال می شود که در بخش صرفاً نحوی فرایند اشتقاق ساخت های کنایی فوق با استفاده از سازوکار Agree-Link سازه هایی که به صورت بالقوه توانایی مطابقه با فعل را دارند با عنوان اهداف موجه تعیین می شود و در قدم بعدی و در بخش پسانحوی از طریق سازوکار Agree-Copy شکل نهایی وند مطابقه تعیین می گردد. علاوه بر موارد فوق، تفاوت الگوی مطابقه در ساخت های مورد بحث نیز از طریق دسترسی فرایندهای پسانحوی به ساخت درونی اهداف موجه توجیه خواهد شد.