کوه های زاگرس در غرب ایران با اختصاص حدود 40% جنگل های کشور به خود، دارای پوشش های تنک عمدتا از گونه های بلوط هستند که در بسیاری از مناطق آن عملیات جنگلداری سنتی برای تهیه علوفه دام و چوب هیزمی انجام می شود. این منطقه از گذشته های دور محلی برای اسکان جنگل نشینانی (در قسمت های شمالی کردها) بوده که معیشت آنها عمدتا متکی به سیستم های جنگل- چرایی سنتی بوده است. از زمان ملی شدن جنگل ها در سال 1341 سیاست حفاظتی برای احیای این بوم سازگان اتخاذ گردیده که در بسیاری موارد منجر به بروز ناسازگاری ها و کشمکش های زیادی بین مردم و سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری شده است. این ناسازگاری بعنوان مهمترین عامل عدم موفقیت طرح های جنگلداری در این منطقه شناخته شده است. از طرف دیگر، به دلیل تغییرات سریع اجتماعی و اقتصادی، مدیران اغلب مجبور به تغییر پی در پی طرح ها هستند. برنامه ریزی مبتنی بر سناریو روشی است که می توان به وسیله آن متغیرهای متعددی را در نظر گرفت و در نتیجه، برای شرایط محتمل آینده برنامه ریزی نمود. این تحقیق با هدف شناسایی و اولویت بندی متغیرهای موثر بر نگرش، رفتار و خواسته های جنگل نشینان از منابع جنگلی انجام شد. برونداد این پژوهش سناریوهای مدیریتی است که مدیران را قادر می سازد تا ضمن شناخت شرایط گوناگون محتمل آینده برای مواجهه با آن برنامه ریزی کنند. روش آینده نگری برای ایجاد سناریوهای مدیریتی جنگل های آرمرده در یک افق زمانی راهبردی 20 ساله مورد استفاده قرار گرفت. زمان در نظر گرفته شده با چشم انداز توسعه ایران (1384 تا 1404) مطابقت دارد. داده ها با استفاده از روش های بررسی تجربی مانند مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پرسشنامه و مرور منابع در چارچوب اصول روش دلفی جمع آوری شد. پاسخ دهندگان از میان آگاهان محلی، اعضای هیات علمی دانشگاه ها، کارشناسان گروه های مردم شناسی و اقتصاد استانداری کردستان و کارشناسان بخش جنگل استان کردستان انتخاب شدند. در فاز پیش آینده نگری، متغیرهای اجتماعی و اقتصادی بازه زمانی سال های 1384 تا 1391 به منظور استخراج معیارها و شاخص های موثر بر وابستگی معیشت محلی به جنگل تجزیه و تحلیل شد. از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تعیین برتری معیارها و شاخص های به دست آمده استفاده شد. پرسشنامه مرحله نخست دلفی با در نظر گرفتن متغیرهای انتخاب شده در فرایند تحلیل سلسله م