نظریّه ی نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر با تکیه بر ساختارگرایی، توانش ادبی خواننده و واکنش او نسبت به متن می کوشد تا شیوه ای نظام مند از خوانش متن ارائه دهد. در این نظریه دو شیوه ی خوانش مطرح است؛ در خوانش اکتشافی نادستورمندی ها، مانع از تناظر میان متن و واقعیّت می شوند و خواننده را به خوانشی دیگر از متن (تأویلی) رهنمون می شوند. در این شیوه ی خوانش، به بررسی ارجاع نشانه ها به درون متن و ایجاد شبکه های به هم پیوسته از نشانه ها توجّه می شود. خواننده با بررسی فرآیندهای انباشت و منظومه های توصیفی به کشف کمینه-نگاشت ها نائل می شود و از طریق کمینه نگاشت ها، خاستگاه متن به دست می آید.در این پژوهش مجموعه ی «آینه ای برای صداها» اثر محمد رضا شفیعی کدکنی بر اساس این نظریه تحلیل شده است تا از طریق آن بتوان به تحلیلی نظام مند از این متن و تبیین نشانه های این مجموعه ی شعری دست یافت. نتیجه نشان می دهد در این مجموعه خاستگاه های متعدّدی چون عشق [وصال، هجران، وصال]، اوضاع بحرانی و نابسامان، یأس، امید به بهبود اوضاع، دگرگونی و بهبود اوضاع وجود دارد.