هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط مشکلات رفتاری-عاطفی دانشآموزان بر اساس سوگیری شناختی، علائم اعتیاد به شبکههای اجتماعی و اینترنت، و خودپنداره منفی با نقش میانجی بدتنظیمی هیجانی بود. این مطالعه از نوع همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه شهر سنندج و والدین آنها در سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۴ بود. بهمنظور نمونهگیری، از روش طبقهبندیشده چندمرحلهای استفاده شد و در نهایت ۲۹۰ نفر در تحلیل وارد شدند. دادهها از طریق سیاهه رفتاری کودک و نوجوان Achenbach (1991)، پرسشنامه سوگیری شناختی، پرسشنامه خودپنداره، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت Yang (1999)، گردآوری و با استفاده از نرمافزارهای Amos نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شدند. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که اعتیاد به اینترنت بر مشکلات رفتاری-عاطفی دانشآموزان (0001/0 > p و 671/0 =β)، سوگیری شناختی (0001/0 > p و 713/0 =β)، خودپنداره منفی (0001/0 > p و 617/0 =β)، و بد تنظیمی هیجانی (0001/0 > p و 711/0 =β)، اثر مستقیم و معناداری دارد. همچنین، اثر غیرمستقیم اعتیاد به اینترنت بر مشکلات رفتاری-عاطفی با نقش میانجیگری بد تنظیمی هیجانی معنادار بود (006/0 > p و 325/0 =β)، خودپنداره منفی نیز اثر غیرمستقیم و معناداری بر مشکلات رفتاری-عاطفی از طریق بد تنظیمی هیجانی نشان داد (005/0 > p و 311/0 =β)، اما اثر غیرمستقیم سوگیری شناختی با نقش میانجی بد تنظیمی هیجانی معنادار نبود (513/0 > p و 219/0 =β). در مجموع، مدل کلی پژوهش پس از اصلاح، از برازش مناسبی برخوردار بود و تمامی مسیرهای اصلی و میانجی تأیید شدند. این یافتهها حاکی از آن است که اعتیاد به اینترنت و خودپنداره منفی، چه بهصورت مستقیم و چه از طریق افزایش بد تنظیمی هیجانی، نقش مهمی در بروز مشکلات رفتاری-عاطفی دانشآموزان ایفا میکنند.