پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری انطباقپذیری مسیر شغلی بر اساس خوشبینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطهای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جزء تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس ویژه استان کردستان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونهگیری در معادلات ساختاری، 213 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از مقیاس انطباقپذیری مسیر شغلی (CAAS)، مقیاس خوشبینی مسیر شغلی (CFI)، پرسشنامه رسالت مسیر شغلی (CVQ)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مقیاس تنظیم هیجانی (ERS) استفاده شد. دادهها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیهوتحلیل شدند. یافتههای این پژوهش حاکی از آن بود مدل انطباقپذیری مسیر شغلی بر اساس خوشبینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطهای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خوشبینی (54/0= β؛ 57/7 =t)، رسالت مسیر شغلی (47/0= β؛ 44/6=t)، خودکارآمدی (51/0=β؛ 08/7=t) و تنظیم هیجانی (48/0= β؛52/6 =t) به انطباقپذیری مسیر شغلی معنیدار است (01/0 > p). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد خوشبینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه-ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر انطباقپذیری مسیر شغلی دارند؛ بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید می-شود (05/0> p). در این راستا تغییر و بهبود خوشبینی و رسالت مسیر شغلی در کنار افزایش خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه زمینه برای افزایش انطباقپذیری آنها ایجاد مینماید.