1403/10/02
احمد محمدی

احمد محمدی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 15
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی همگرایی شاخص قیمتها در ایران با استفاده از تحلیل خوشه ای
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
شاخص قیمت، همگرایی، تحلیل خوشه ای، ریشه واحد پانلی، استانها ایران
سال 1396
پژوهشگران سروه عبدالکریمی آذر(دانشجو)، احمد محمدی(استاد راهنما)، علی فقه مجیدی(استاد مشاور)

چکیده

این پایان نامه به بررسی رفتار شاخص های قیمت (شاخص قیمت مصرف کننده) در استانهای مختلف ایران نسبت به همدیگر و یا همگرایی قیمت در این استانها می پردازد. اهمیت مطالعه همگرایی قیمت در استانهای کشور به راحتی با مشاهده این واقعیت که سیستم قیمت ها نقش حیاتی در تخصیص منابع دارد، قابل فهم است. در عین حال درک پویایی های قیمت در استانهای کشور اهمیت زیادی برای سیاست گذاران در رابطه با طراحی بهینه سیاست های پولی و پیش بینی تأثیر سیاست های مربوطه در کشور دارد. از طرف دیگر، نظر به اینکه شاخص قیمت مصرف کننده مرسوم ترین شاخص مورد استفاده در خصوص محاسبه هزینه های زندگی می باشد، از اینرو مشاهده عدم همگرایی شاخص های قیمت در استانهای کشور دلالت های مهمی در خصوص استانداردهای زندگی در این استانها خواهد داشت. تجزیه و تحلیلهای مربوطه در این زمینه با استفاده از دو روش متفاوت اما مکمل صورت گرفته است: روش خوشه ای (یا رگرسیون t) و آزمون ریشه واحد پانلی. نتایج روش خوشه ای همگرایی قیمت میان استانهای کشور را رد می نماید. با این حال، نتایج روش مذکور شواهدی قوی از وجود خوشه های همگرا میان استانهای کشور ارائه می نماید. به طور مشخص سه خوشه همگرا و یک خوشه غیرهمگرا (استان تهران) میان استانهای کشور وجود دارد. به استثنای استانهای خوشه اول که تا حدی ارتباط جغرافیایی میان آنها وجود دارد، اعضای سایر خوشه ها ارتباط خاصی از نظر جغرافیایی و یا سطح درآمد سرانه با همدیگر ندارند. نتایج روش آزمون ریشه واحد پانلی نیز یافته های روش خوشه ای را تأیید مینماید. نتایج بدست آمده نشان میدهد که شاخصهای قیمت در استانهای کشور همگرا نمیباشد. علاوه بر این، نتایج این روش نشان میدهد که بر خلاف اجزاء غیر مشترک قیمتها که در اکثر موارد مانا میباشند، مؤلفه مشترک قیمتها در اکثر موارد دارای ریشه واحد میباشد. بنابراین نتایج بدست آمده توسط این روش، نشان میدهد که واگرایی قیمتها در اکثر موارد به مؤلفه مشترک قیمتها وابسته میباشد. دلالت یافته مذکور، آن است که سیاستهای دولت نقش پررنگتری در مقایسه با شوکهای محلی در واگرایی قیمتها ایفا می نماید.