وجود همگرایی در استان های ایران هم در روند تصمیم گیری های اقتصادی و هم برای ارائه یک مکانیزم جهت رسیدن به انسجام اقتصادی و اجتماعی در میان مردم ایران از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. علاوه بر این، مدت زمان طولانی است که هدف دولت، کاهش نابرابری درآمد در سراسر استان های ایران است. در این پژوهش، فرضیه همگرایی درآمد سرانه، در میان استان های ایران با استفاده از روش های مختلف مانند آزمون ریشه واحد، همگرایی باشگاهی و آماره ی تایل بررسی شده است. همچنین، در این پژوهش، از مکانیسم جدیدی برای مدل سازی و تجزیه و تحلیل گذاریی اقتصادی یعنی تحلیل خوشه ای استفاده شده است. از آنجاکه، استان های ایران سطوح مختلفی از بهره وری و رشد اقتصادی را دارند، این تجزیه و تحلیل ها از اهمیت زیادی برخوردار هستند. نتایج، با استفاده از اعمال تمام روش ها، واگرایی قوی از نظر درآمد سرانه و متوسط مصرف سرانه خانوار در استان های ایران را تأیید می کند. نتایج واگرایی در درآمد سرانه ممکن است، نشانه ای از توسعه نامتوازن در ایران باشد و نتایج واگرایی در مصرف متوسط خانوار، ممکن است نشانه ای از تفاوت درآمد معنی دار، در میان استان های ایران باشد. به طور کلی، نتایج، شواهدی از نرخ متفاوت رشد اقتصادی و رفاهی استان های ایران را نشان می دهد.