1403/02/18
علی فقه مجیدی

علی فقه مجیدی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 73.46
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی:
تلفن:

مشخصات پژوهش

عنوان
تبیین اثر پول مشترک بر تجارت دوجانبه با رویکرد اقتصاد سنجی فضایی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
اقتصادسنجی فضایی، پول مشترک، تجارت دوجانبه، مدل جاذبه
سال 1396
پژوهشگران فاطمه نجفی(دانشجو)، علی فقه مجیدی(استاد راهنما)، خالد احمدزاده(استاد مشاور)

چکیده

تجارت بین الملل نقش مهمی بر توسعه کشورهای جهان دارد. از سوی دیگر ادغام تجاری در مناطق کلیدی اقتصادی از دهه 1990 به طور فزاینده ای افزایش یافته است. یکی از عوامل کلیدی در حمایت از تجارت، تشکیل اتحادیه پولی است. به طورکلی اتحادیه های پولی توانایی برای پایان دادن به سیاست پولی ناپایدار را دارند، یکپارچگی اقتصادی را تشویق می کنند، هزینه های معامله در تجارت را کاهش می دهند و همچنین می تواند به افزایش در درآمد واقعی از طریق تقویت تجارت کمک نمایند. بنابراین در این پژوهش با توجه به اهمیت این مسئله به بررسی اثر اتحادیه پولی بر تجارت دوجانبه با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی فضایی و مدل جاذبه طی دوره ی 2015-1993 برای گروه کشورهای اتحادیه اروپا، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و کشورهای منتخب جهان پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مدل جاذبه به بررسی اثر اتحادیه پولی بر تجارت دوجانبه بین 24 کشور از کشورهای جهان پرداخته (برآورد)شده است. نتایج مدل جاذبه نشان می دهند که متغیرهای تولید ناخالص داخلی هر کشور، تولید ناخالص داخلی شرکای تجاری، پول مشترک، زبان و نژاد مشترک دارای رابطه مثبت و معناداری بر تجارت دوجانبه بین کشورها می باشند. همچنین برای اثر پول مشترک بر تجارت دوجانبه از رویکرد اقتصادسنجی فضایی نیز استفاده شده است. برای برآورد اثرات فضایی از سه ماتریس فاصله جغرافیایی، پول مشترک و ماتریس تعدیل شده استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد اثر پول مشترک و فاصله جغرافیایی بر تجارت دوجانبه مثبت است که موجب افزایش تجارت بین کشورها می شود، همچنین اثرات فضایی پول مشترک و فاصله در همه مدل ها تأییدشده است. ازاین رو می توان نتیجه گرفت که کشورهایی که در مجاورت هم قرار دارند و یا دارای پول مشترک می باشند با تشکیل اتحادیه های پولی موجبات تقویت تجارت را در بین خود فراهم می آوردند. نتایج اثر سایر متغیرها بر اساس رویکرد فضایی نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی و شاخص باز بودن تجاری دارای اثر مثبت و معنادار در همه گروه کشورها و نرخ ارز حقیقی به جز برای 19 کشور اتحادیه اروپا دارای اثر مثبت و معناداری بر تجارت دوجانبه بین کشورهای موردمطالعه است.