پیشینه و اهداف: صنعت بیمه یکی از بخشهای اساسی ساختار اقتصادی هر کشور، نقش مهمی در مدیریت ریسکهای مختلف زندگی فردی، خانوادگی و کسبوکارها ایفا میکند. بیمه با فراهم کردن پوششهای بیمهای، سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی را در مقابل خطرات احتمالی محافظت و به تثبیت و پایداری اقتصادی کمک میکند. در کشورهایی که نااطمینانی در آنها بالاست و شرایط اقتصادی پرنوسانی دارند، تمایل افراد و شرکتها برای بهرهگیری از خدمات بیمه افزایش مییابد، زیرا بیمه ریسکهای مالی و عملیاتی را کاهش میدهد و امکان مدیریت بهتر داراییها و درآمدها را فراهم میآورد. بیمه، نهتنها یک ابزار مالی، بلکه عاملی مهم در تثبیت اقتصاد ملی و کاهش اثرات شوکهای ناگهانی به شمار میرود. در این راستا، بررسی تأثیر عوامل مختلف اقتصادی، بهویژه نااطمینانیهای اقتصاد کلان بر ضریب نفوذ بیمه، از اهمیت ویژهای برخوردار است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تأثیر شوکهای نااطمینانی اقتصاد کلان بر ضریب نفوذ بیمه در ایران است. روششناسی: در این مطالعه از شاخص نااطمینانی اقتصاد کلان که جدید و جامع است، بهعنوان ابزار اصلی اندازهگیری نااطمینانیها استفاده شده است. این شاخص براساس هفت گروه از مهمترین متغیرهای اقتصادی ساخته شده است که شامل نرخ بهره، تورم، نرخ ارز، قیمت نفت، شاخص بازار سهام، نرخ بیکاری و تولید ناخالص داخلی میشود. دوره زمانی تحقیق از سال ۱۳۶۹ تا ۱۴۰۰ است که دادههای مربوط به هر دو متغیر نااطمینانی و ضریب نفوذ بیمه در آن جمعآوری شده است. برای تحلیل و بررسی رابطه میان این متغیرها، از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) استفاده شده است؛ این مدل قابلیت تشخیص و تحلیل شوکهای تصادفی هر متغیر را میدهد و اثرات بلندمدت و کوتاهمدت آنها بر ضریب نفوذ بیمه را ارزیابی میکند. یافتهها: نتایج نشان میدهد که شاخص نااطمینانی اقتصاد کلان، تأثیر مثبت و معناداری بر ضریب نفوذ بیمه دارد. بهعبارتدیگر، هرچه نااطمینانی و عدم قطعیت در اقتصاد افزایش یابد، تمایل افراد و مؤسسات به خرید محصولات بیمهای نیز بیشتر میشود. براساس تحلیلهای انجامشده، تکانههای این شاخص در بلندمدت به افزایش ضریب نفوذ بیمه منجر میشود. همچنین، تجزیه واریانس نشان میدهد که در دوره دهم، حدود ۷۳/۳۰ درصد از تغییرات در ضریب نفوذ بیمه را نااطمینانیهای اقتصاد کلان تبیین میکند. تحریمهای اقتصادی و ریسکهای سیاسی نقش منفی و معناداری در کاهش ضریب نفوذ بیمه دارند. درحالیکه عواملی مانند سرمایهگذاری مستقیم خارجی، عدم قطعیت قیمت نفت و سرمایه انسانی، اثر مثبت و معناداری بر آن دارند. نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، در شرایطی که نااطمینانی اقتصادی در کشور بالاست، مردم و فعالان اقتصادی تمایل بیشتری به خرید و استفاده از محصولات بیمهای نشان میدهند، زیرا بیمه بهعنوان یک ابزار حیاتی در مدیریت ریسک میتواند در مواجهه با حوادث غیرمنتظره، بحرانهای اقتصادی و نوسانات قیمتها، داراییهای افراد و شرکتها را محفوظ نگه دارد. بنابراین، سیاستگذاران اقتصادی باید با شناخت دقیق این روابط، استراتژیهایی را برای حمایت و توسعه صنعت بیمه در راستای کاهش اثرات منفی نااطمینانیها و تقویت ثبات اقتصادی تدوین و اجرا کنند.