در همه جوامع، از گذشته تا کنون، نابرابری و فقر وجود داشته است. محققان زیادی به بررسی و کشف علل اقتصادی - اجتماعی نابرابری درآمد و پیامدهای منفی آن در جامعه پرداختهاند. سازمان ملل هشدار داده است که افزایش نابرابری درآمد در کشورهای ثروتمند و در حال توسعه میتواند به شکاف اجتماعی و بیثباتی اقتصادی منجر شود. از سوی دیگر ادبیات نفرین منابع در دهههای گذشته بسیار گسترش یافته است؛ و توافق، در مورد پیامدهای منفی بالقوه فراوانی منابع طبیعی بسیار زیاد است. با این حال، به همه نتایجی که ممکن است به منابع طبیعی مرتبط باشد، به یک میزان توجه نشده است. بر اساس دادههای موجود، منطقه خاورمیانه در واقع نابرابرترین منطقه در جهان است. عوامل دیگری نیز مانند تجارت خارجی، دموکراسی، بیکاری، شهرنشینی و... بر نابرابری درآمد مؤثر هستند. روش تحقیق استفاده شده در این مطالعه، روش پانل فضایی است. اهداف مورد بررسی این مطالعه، بررسی تأثیر عوامل مختلف بر نابرابری درآمدی است. از این رو مطالعه حاضر به بررسی وفور منابع طبیعی و نابرابری درآمدی در کشورهای خاورمیانه طی دوره زمانی 2023-1994 پرداخته است. روش مورد استفاده برای الگوی مورد نظر در این پژوهش، روش اقتصاد سنجی فضایی است که در بخش روششناسی چارچوب کلی مدل و اجزای آن مورد بررسی قرار میگیرد. در نهایت با توجه به متغیرهای استفاده شده نتیجه این میشود که متغیرهای تجارت، جمعیت شهری، اجاره منابع طبیعی و دموکراسی معنادار بوده و تأثیر مثبت یا منفی و مستقیمی بر نابرابری درآمدی دارند؛ یعنی باعث افزایش یا کاهش نابرابری درآمدی میشوند. تحلیلهای اقتصادسنجی فضایی نشان دادهاند که نابرابری درآمدی ناشی از اجاره منابع طبیعی میتواند به کشورهای همجوار نیز سرایت کند. بهویژه در کشورهایی که تعامل اقتصادی و فرهنگی نزدیکی دارند، سیاستهای داخلی یک کشور میتواند بر توزیع درآمد در کشورهای دیگر اثرگذار باشد. افزایش نابرابری درآمدی در یک دوره، احتمال استمرار آن در دورههای بعد را افزایش میدهد. این پدیده بهویژه در کشورهایی با نهادهای ضعیف و وابستگی بالا به منابع طبیعی دیده میشود. دلایل آن می-تواند خام فروشی، نبود تکنولوژی لازم برای استفاده مردم یک کشور از منابع و ... باشد که کشورها میتوانند با برداشتن موانعی که وجود دارد باعث کاهش نابرابری شوند.