یکی از سیاستهای رایج در کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعهیافته اتخاذ سیاستهای حمایتی مناسب و پرداخت یارانه است. اما پرداخت یارانهها از جمله یارانه کالاهای اساسی معایبی داشته که کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه را به سمت هدفمندسازی یارانهها سوق داده است و این رویکرد رفاه خانوارها را تحت تاثیر قرار میدهد. این پژوهش در صدد ارزیابی اثرات افزایش قیمت مواد غذایی بر رفاه خانوارهای مناطق شهری استان کردستان میباشد. این مطالعه در میان دهکهای مختلف درآمدی خانوارها با استفاده از دادههای هزینه و درآمد خانوارهای شهری با روش سیستم مخارج خطی و با استفاده از رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط طی سالهای (1394- 1385) بررسی شده است. مقادیر حداقل معاش و میل نهایی به مخارج فرا معیشتی، خط فقر ذهنی و شاخص های تغییرات معادل و تغییرات جبرانی در تمام هشت گروه کالایی محاسبه شده است. نتایج بهدستآمده از حداقل معاش پولی (خط فقر ذهنی) نشان میدهد که مقدار حداقل معاش پولی هر ساله افزایش پیدا کرده است که دلیل اصلی آن رشد قیمتها بوده و در سال1390 به بعد با شتاب بیشتری رشد پیدا کرده است که علت عمده آن شوک قیمتی ناشی از هدفمندکردن یارانهها بوده است. اما در سالهای 1393 و 1394 رشد نزولی داشته است. نتایج بهدست آمده از برآورد معادلات تقاضا نشان میدهد که رشد قیمتها به ترتیب گروه میوه و خشکبار، گروه سایر، گروه نان و غلات، سبزیجات و حیوبات، گوشت، قند و شکر، لبنیات و تخمپرندگان، روغنها و چربیها را با بیشترین کاهش رفاهی مواجه کرده است. نتایج حاصل از محاسبه تغییرات جبرانی و معادل خانوارهای شهری استان کردستان طی سالهای 1386 تا 1389 دلالت بر آن دارد که سیاست افزایش قیمت در سال 1387 باعث کاهش رفاه بیشتری در خانوارهای شهری شده است. با توجه به متوسط تغییرات جبرانی و معادل طی دوره موردنظر، هر سال مقدار این دو شاخص افزایش مییابد که نشاندهنده کاهش رفاه خانوارهای شهری استان کردستان میباشد. اما مقدار EV و CV در سالهای 1393 و 1394 کاهش یافته که بهعلت کاهش نرخ رشد قیمتها میباشد. همچنین مقدار EV و CV دهکهای بالای درآمدی بیشتر از دهکهای پایین درآمدی بوده که نشاندهنده کاهش رفاه بیشتر دهکهای بالای درآمدی نسبت به دهکهای پایین درآمدی است. اما دهکهای هزینهای به لحاظ رتبهبندی در آسیبپذیری رفاه، از الگوی خاصی تبعیت نمیکنند و رتبه دهکهای هزینهای با همدیگر تفاوت دارد.