دستور خوانش تصویر نظریه ای در حوزه نشانه شناسی اجتماعی است که سعی در ارائه مدلی برای خوانش رمزنگاره های تصویری دارد. نشانه شناسی اجتماعی در تلاش است تا نشانه شناسی را به تحلیل گفتمان نزدیک کند. بدین ترتیب لایه های معنایی تصاویر بر اساس رویکردی که برگرفته از تحلیل گفتمان است، مورد بررسی قرار می گیرند. با توجه به آن که روایت های شاهنامه بازگو کنندۀ فرهنگ و اندیشۀ ایرانی است، بنابراین بررسی نگاره های مربوط به شاهنامه برای آشنایی با فرهنگ ایرانی اهمیت دو چندانی دارد. از این رو، نگارنده با بررسی چهار نگاره از صحنه های رزم مربوط به داستان های شاهنامه در چارچوب دستور خوانش تصویر کرس و ون لیوون (2006)، درصدد است تا اندیشه های عمیق مربوط به فرهنگ ایرانی را بکاود. ماهیت روش شناختی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و نگاره های بررسی شده از شاهنامۀ مصور استخراج شده و در قالب رویکرد نقش گرایی در رابطه با متن و تصویر مورد بررسی قرار می گیر اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که اندیشه و فرهنگ ایرانی در نگاره-های رزم شاهنامه کاملاً متبلور شده است. نگاره ها صورت هایی روایت-محور دارند که در آن عناصر بازنمودی کنشگرانی فعال هستند. افعال و کنش های موجود در نگاره ها در دو دستۀ ایستا و پویا قابل دسته بندی هستند و بسیاری از افعال کنشگران گذرا هستند. همچنین، نتایج نشان می دهد که برخی از نگاره ها از بازنمایی افقی (راست به چپ) بهره برده اند و عناصر خوشایند را در سمت راست و عناصر ناخوشایند را در سمت چپ قرار داده اند. درحالی که، برخی دیگر از شیوۀ بازنمایی مرکز ـ حاشیه استفاده کرده اند و عناصر مهم را در مرکز تصویر قرار داده اند و عناصر کم اهمیت را در حاشیه قرار داده اند. بنابراین، با انجام این پژوهش مشخص می شود که نگاره ها نیز همچون متون از معانی و مفاهیمی برخوردارند که زبان شناسان و نشانه شناسان با استفاده از الگوهای زبان شناختی بخوبی قادرند تا آن لایه های معنایی پنهان در پسِ تصاویر را نیز بازنمایی کنند که نگارنده در این پژوهش، با استفاده از دستور خوانش تصویر قادر به دستیابی لایه های معنایی پنهان موجود در تصاویر شده است.