اقناع از جمله مباحث چشم گیر در حوزۀ تحلیل گفتمان و به خصوص تحلیل گفتمان انتقادی-حقوقی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل سوگیری های وکلا در به کارگیری روش های اقناعِ قضات بر بنیاد نظریۀ لاکلا و موف (2002،2001،1985) انجام شده است. روش انجام این پژوهشِ آمیخته (کیفی و کمی) به صورت توصیفی-تحلیلی بوده و نگارندگان برای گردآوری داده ها با مراجعه به دادسراها، دادگاه های شهر تهران و دفاتر وکلا با مطالعۀ صدها پرونده و مشاهدۀ ده ها بازجویی در سال های 1397 و 1398 توانسته اند به روش فیش برداری متن بیست پاره گفتمان از مکالمات مشارکان گفتمان را مورد بررسی قرار دهند. پیکرۀ گفته شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و آشکار شد که بیشترین روش اقناع سازی وکلا سوگیری مثبت همچون «برجسته سازی» و سوگیری منفی همچون «حاشیه رانی» است. این دو مفهوم، به صورت های گوناگون در عرصۀ منازعات گفتمانی پدیدار می شوند. در پایان، نتایج نشان داد که حاشیه رانی و برجسته سازی هرکدام دارای نقاط قوت و ضعف خود هستند. همچنین، یافته ها حاکی از آن است که مفاهیم برجسته سازی و حاشیه رانی شیوه هایی برای حفظ و استمرار قدرت و هژمونی یک گفتمان به شمار می روند.