طرح واره های تصوری به دلیل اهمیتی که در درک مفاهیم انتزاعی انسان دارد، مقوله ای مهم در مطالعات زبانی است. پژوهش حاضر به بررسی الگوی بدن مندی طرح واره های تصوری در نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتایان بینایشان بر مبنای نظریۀ بدن مندی شناخت در معنی شناسی شناختی از دیدگاه جانسون (1987) پرداخته است. روش انجام این پژوهشِ کمّی به صورت مقایسه ای بین دو گروه از افراد نابینا و همتایان بینا انجام شده است. بدین ترتیب 48 آزمودنی بینا و نابینای مطلق مادرزاد زن و مرد با تحصیلات دیپلم و لیسانس در سن 18 تا 28 سال، به منظور بررسی متغیرهای اثرگذار جنسیت، سطح تحصیلات و سن، ارزیابی شدند و از آن ها خواسته شد 30 واژۀ منتخب بر مبنای راهکارهای ریسی بیتی و پگی (1991) را توصیف کنند و بر این اساس طرح واره های تصوری استفاده شدۀ آن ها بررسی شد. بررسی های صورت گرفته نشان داد که نابینایان با توجه به فقدان حس بینایی ، از توصیفات واژگانی بیشتر و به مراتب طرح واره های تصوری بیشتری نسبت به همتایان بینایشان استفاده می کنند، به طوری که آزمودنی های نابینای زن لیسانس با بیشترین استفاده از طرح واره های تصوری گزارش شدند. آمارها نشان داد که از انواع طرح واره های مطرح شدۀ جانسون (1987) به ترتیب طرح واره های حرکت و چرخه بیشترین و کم ترین میزان کاربرد در هر دو گروه منتخب را دارند. همچنین بررسی ها نشان داد که متغیرهای سن، جنسیت و سطح تحصیلات به مثابۀ عوامل اثرگذار هیچ تأثیری در درک طرح واره های تصوری توسط افراد نابینا و همتای بینایشان نداشته اند.