در این تحقیق کوشش شده است رمان های سه گانه ی مدادم، اثر مارگارت اتوود با اخلاقیات لویناس مورد واکاوی قرار داده شود. اخلاقیات لویناس که شامل کلیدواژه های دیگری، سوژه شدگی، تروما، و مسئولیت است پلی به دنیای آخرالزمانی اتوود می زند تا ثابت شود چگونه شخصیت های این آثار سوژه های مسئولِ لویناسی هستند. بازماندگان بعد از پایان جهان در به هم خوردگیِ ترتیبِ زمانی محصور می شوند، یعنی با وجود اینکه در زمان حال سِیر می کنند، گذشته زنده می شود و لحظه ای آن ها را رها نمی-کند. انطباق گذشته و حال با نگرانی از آینده ای نامعلوم آمیخته می شود و روانِ شخصیت ها همچون آونگی معلق در زمان می ماند. مسئولیت در قبال بازماندگان، کودکیِ آن ها را که مملوء از بی مسئولیتی والدین است زنده می کند و به صورت بازگویی پیش می-رود. شخصیت ها یا سوژه های تروماتیک و بی خوابِ لویناسی که به این بی خوابی دچار شده اند تلاش می کنند تا مدینه ای فاضله به دور از بی مسئولیتی برپا کنند. خاطرات دوران کودکی، که با نقش پدر و مادر گره خورده است، با بخشی از اخلاقیات لویناس که شامل دگربودگیِ زنانه و پدرانگی است ربط داده می شود. همچنین در این پژوهش مشخص می شود که نقش پدرانگی، و مادرانگی در نقش دگربودگیِ زنانه، تا چه حدی می تواند در پایان دادن جهان و یا تداوم نسل بعد از آخرالزمان رخنه کند و رابطه ای اخلاقی برقرار سازد.