این مقاله به بررسی کانون مشاهده و کانون روایت در نطریه های روایتشناختی در رمان "سخت تر شدن اوضاع" می پردازد. در رویکردهای روایتشناختی به ایجاد تمایز میان دو جنبه مختلف زاویه دید تمایلی نیست. تمایز بین دو مفهوم روایت و کانون مشاهده قبل از ژرار ژنه، روایت شناس مشهور فرانسوی، مورد توجه قرار گرفته بود، اما این ژرار ژنه بود که این تمایز را به صورتی نظام مند مورد بررسی قرار داد. ژنه برای زاویه دید این دو عبارت متمایز را به کار برد که اولی به عمل انتقال کلامی داستان توسط گوینده و دومی به کانونی مربوط می شود که از طریق آن روایت از نظر مکانی - زمانی، روانشناختی و ایدوئولوژیکی مشاهده می شود. ژنه معتقد است که در هر اثر روایی دو جنبه متمایز زاویه دید ممکن است از طریق یک فرد واحد و یا همزمان از طریق چندین راوی و مشاهده گر نمود یابد. در اثری روایی مانند "سخت تر شدن اوضاع" اث هنری جیمز، می توان جنبه های مختلف زاویه دید و کانون مشاهده را بررسی کرد.