آفریقای جنوبی، کشوری که به دلیل داشتن قومیت های مختلف لقب «ملت رنگین کمان» را به خود گرفته است، در سه دهه ی اخیر و پس از گذار به دوره ی پساآپارتایدی، با چالش های سیاسی، فرهنگی، ملی، هویتی و جنسیتی متعددی مواجه بوده است. این وضعیت در ادبیات معاصر آفریقای جنوبی نیز رسوخ کرده و یکی از موضوعات بحث برانگیز برای بیشتر نویسندگان این دوره بویژه آندره برینک شده است. جهت گذر از این وضعیت بحرانی، آندره برینک از روش بازنویسی، بازخوانی و مرور تاریخ با استفاده از شیوه های بازگویی منحصر به فرد در رمان های دوره ی پساآپارتاید استفاده کرده است. بازگویی خاطره ها یکی از این روش ها است که او در بیشتر آثار پساآپارتایدی مانند تصورات شن (1996)، حق تمنا و آرزو (2000)، پیش از آنکه فراموش کنم (2004) و زندگی های دیگر (2008) به کاربرده است. در رمان تصورات شن، بحران هویت زنان آفریکانر به نمایش گذاشته شده است و شبکه ای پیچیده ازروایت های ملیت، هویت و زنانگی شکل گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی بازگویی خاطرات و اختلالات روانی شخصیت ها در رمان تصورات شن از منظر نظریه ی روایت درمانی می پردازد. روایت درمانی بویژه از منظر مایکل وایت (1948-2008) رویکردی بینارشته ای در علوم انسانی پزشکی است که با آسیب شناسی سلامت ذهنی و روانی سر و کار دارد و به نقش روایت در بازیابی حافظه و بازسازی هویت می پردازد. بر همین اساس، تناقض ها و تنش های هویتی در روایت های از هم گسیخته ی سه نسل از زنان راوی در این رمان بررسی و تحلیل شده اند.