به منظور مطالعه و بررسی اثرات سطوح مختلف آبیاری روی عملکرد و برخی خصوصیات کیفی ریشه چغندرقند در طی مراحل مختلف نمو ریشه، آزمایشی در سال 1381در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب به اجرا در آمد. این تحقیق در قا لب طرح آماری فاکتوریل اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کـامل تصادفی با 3 سطـح آبیاری1I :40 درصد نیاز آبی گیاه، 2 I: 70 درصد نیاز آبی گیاه و 3 I: 100درصد نیـاز آبی گــیاه = آبیاری کامل)و4 رقم چغندرقند (رسول، شیرین، دورتی و 1 BR) و7 مرحله برداشت(91، 108، 125، ∙14، 154، 168و182 روز پس از سبز شدن ) در 3 تکرار انجام گرفت. سطوح آبیاری و نوع رقم در کرت های اصلی و مراحل برداشت درکرتهای فرعی قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه در این آزمایش عبارت بودند از: عملکرد ریشه،درصد قند و غلظت عناصر نیتروژن، پتاسیم، سدیم در ریشه چغندرقند، ضریب قلیاﺋیت (آلکالیته)، ونهایتاً عملکرد شکر سفید. نتایج این بررسی نشان داد که تنش خشکی اثر معنی داری روی عملکرد ریشه و عملکرد شکر سفید در سطح1% و درصد قند در سطح 5% داشت. ارقام نیز از نظر کلیۀ صفات به جز درصد قند، عکس العمل متفاوتی از خود نشان دادند. بین سطوح آبیاری و رقم برای صفات عملکرد ریشه و درصد قند در سطح 5% و برای صفات سدیم، پتاسیم و عملکرد شکر سفید در سطح1% اثرات متقابلی مشاهده شد. در صفات نیتروژن و آلکالیته اثر معنی داری دیده نشد. بیشترین میزان عملکرد ریشه و عملکرد شکر سفید به رقم دورتی توأم با آبیاری کامل تعلق داشت. بالاترین مقدار درصد قند در رقم شیرین توأم با 70 درصد نیاز آبی گیاه دیده شد. از طرف دیگر بیشترین میزان پتاسیم به رقم1 BRو آبیاری کامل و بالاترین میزان سدیم به ترکیب تیماری رقم شیرین با آبیاری کامل تعلق داشت. از نظر زمان برداشت نیز تمامی صفات واکنش معنی داری در سطح احتمال 1% داشتند به ترتیبی که با افزایش روزهای پس از سبز شدن، درصد قند تا برداشت آخر افزایش یافت. صفات سدیم و پتاسیم در طی زمان تغییرات ثابتی نداشتند، اما در حالت کلی پتاسیم و تا حدودی نیتروژن در برداشت اول بیشترین مقدار و در برداشت آخر کمترین مقدار را دارا بودند. سدیم نیز در برداشت آخر کمترین مقدار را داشت. اثر متقابل آبیاری و زمان برداشت بر روی عملکرد ریشه و عملکرد شکر سفید در سطح 1% اثر معنی داری داشت، به شکلی که با گذشت زمان از اولین برداشت تا آخرین برداشت بر عملکرد