در این مقاله به بررسی و تحلیل ساخت بندهایی در زبان فارسی می پردازیم که در آن ها گروه فعلی (گزاره) محذوف/مفقود است. این بحث، به لحاظ نظری در قالب دو دیدگاه ساختاری و غیرساختاری مطرح می گردد. با بهره گرفتن از داده ها و شواهدی از زبان فارسی و با اعمال آزمون های نحوی مستقل و استانده، به طور مشخص استدلال خواهد شد که در جایگاه حذف، ساخت نحوی متداول وجود دارد اگر چه در صورت آوایی زبان دارای بازنمون آوایی نیست. پیامد تحلیل مذکور تفوق نظری رویکرد ساختاری بر رویکرد غیرساختاری در حوزه حذف می باشد.