در این مقاله سعی بر آن ست تا تحلیلی جامع ازچگونگی شکل کیری ساخت کنایی بر پایه بررسی های همزمانی و درزمانی به دست داده شود. جهت نیل به این مهم، به تحقیق درباره ریشه های ساخت کنایی در زبان فارسی باستان و میانه پرداخته می شود. بررسی شواهد تاریخی نشان می دهد که ساخت کنایی در زبان-های ایرانی امروزی از ساختی مشابه ساخت صفت مفعولی در فارسی باستان مشتق شده است. در فارسی باستان، بکارگیری این ساخت جهت افاده مفهوم حال کامل بوده است و پس از تغییرات در پیکره بندی نظام تقابلی افعال، ساخت صفت مفعولی در فارسی میانه، علاوه بر خوانش حال کامل، دارای خوانش گذشته ساده نیز گردیده است. خوانش اخیر ساخت مفعولی منجر به عارض گردیدن تغییراتی نحوی- ساختواژی بر این ساخت شده است که ساخت کنایی امروزی یکی از برآیندهای آن است. در این مقاله، مشخصاً، استدلال خواهد شد که فعل در ساخت کنایی به لحاظ معنایی متعدی ولی به لحاظ نحوی لازم می باشد. با دنبال گرفتن مسیر تاریخی پیدایش و گسترش ساخت کنایی، این ویژگی منحصر به فرد فعل کنایی تبیینی منطقی و طبیعی می یابد