در این پژوهش، به توصیف و تبیین جملاتی می پردازیم که در آن گروه فعلی گزاره مفقود است. در بند دوم جملاتی همچون " هم دانیال خوب درس می خواند هم مازیار " علاوه بر معنای مازیار معنای " خوب درس می خواند" نیز وجود دارد. مسأله چگونگی حضور معنا بدون صورت دال بر آن در دو رویکرد ساختار گرایی و غیرساختارگرایی بررسی می شود. در رویکرد ساختارگرایی این بار بر دوش ساخت نحوی غیرملفوظ در جایگاه حذف گذاشته می شود اما رویکرد غیرساختارگرایی با به کارگیری ابزارهایی که معنا را در غیاب ساخت نحوی تولید می کنند، به این سؤالات پاسخ می دهد. با ارائه شواهد و دلایلی از زبان فارسی، انگلیسی، آلمانی و دیگر زبان ها استدلال می شود که در جایگاه حذفی ساخت نحوی وجود دارد. در این نوشتار برای تبیین داده های مورد نظر، این داده ها به سه دسته تقسیم می شوند و در قالب دیدگاه کمینه گرایی نشان داده می شود که تنها داده های دسته اول و سوم موارد حذف گروه فعلی در فارسی هستند. در این ساختارها، ارزش آوایی متمم هسته تجویز کننده حذف هسته زمان تهی می شود؛ به عبارت دیگر، گروه فعلی (vP) در فرآیند بازبینی مختصه حذف (E) هِسته تجویز کننده در صورت آوایی حذف می شود اما به لحاظ نحوی و معنایی همچنان در ساختار فعال است .برای این فرآیند گروه فعلی محذوف نیازمند یک مرجع همانند می باشد . با توجه به شواهد ارائه شده در ارتباط با این موضوع استدلال می شود که حذف گروه فعلی در زبان فارسی نیازمند همانندی نحوی در مقابل همانندی معنایی است . در نهایت، یک فرضیه محدودیت نحوی با توجه به داده های بررسی شده در ارتباط با حذف گروه فعلی استخراج می شود . این محدودیت سازگار با اصل گسترش (مختصه حاشیه) چامسکی (7002 ،7002) و تأییدی بر آن است . بر اساس این محدودیت :جایگاه مشخص گر هسته نقشی حذف کننده گروه فعلی (گزاره ) در فرآیند حذف نباید تهی باشد .با استناد به رفتار جملات حاوی گروه فعلی محذوف در زبان فارسی و انگلیسی پیش بینی می شود که این فرضیه یک محدودیت همگانی در زبان بشری باشد .