مسئله تناوب سببی و ضدسببی در کانون پژوهش های نظری در حوزه ساختار موضوعی در سطح روابط نحو و معناشناسی قرار دارد. در تبیین این تناوب، دو دیدگاه عمده گذراییزدایی و سببیسازی بر این عقیده هستند که دو گونه این تناوب دارای مدخل های متمایز واژگانی نمیباشند. به عبارت دیگر، بر اساس این دو رویکرد، هر کدام از گونههای این تناوب از مدخل واژگانی گونه دیگر مشتق میشود. در این پژوهش با استناد به دادههای زبان کردی گویش سورانی نشان می دهیم که در تناوب سببی و ضدسببی رابطه اشتقاقی دو طرفه وجود ندارد بلکه هر دو گونه از یک مدخل واژگانی خنثی مشتق میشوند. در لابلای این تحلیل، در سطحی زبانویژه، به بررسی وجود تنوع ساختواژی بر گونه های این تناوب، محدودیتهای فعلی انتخابی افعال در هر دو گونه و توزیع گروه حرف اضافه در ارتباط با موضوع بیرونی پرداخته می شود. در این پژوهش استدلال میشود که عاملیت و سببیت در سطوح مختلف به ساخت معرفی میشوند و تفاوت مجهول و گونه ضدسببی در فرافکن هسته جهت میباشد؛ به این صورت که مجهول دارای هسته جهت ولی ضدسببی فاقد این هسته می باشد.